مهران، کربلای کوچک ایران؛ قهرمانی که خدا آزادش کرد!

خبر یزد - محمد رحیمی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام

تقویم، حافظه قوی ای دارد؛ خاطراتی را در دل خود ثبت کرده که گاهی ممکن است، مرور زمان آن ها را کمرنگ کند.
امروز تقویم را که نگاه می کنیم یادمان می اندازد، خاطره دلاورمردی های مردانِ مرد این مرز و بوم را؛ به یادمان می آورد آن روزهایی را که قدم های نامحرمان وارد خانه و کاشانه امان شد و ایران، بخشی از پاره تنش را از دست داد؛ آری دهم تیر در تقویم ذهن ایلام و ایران، یادآور شلیک تیر غیرتِ مردمانی است که با دست خالی و با سلاح ایمان در برابر دشمن تا به دندان مسلحی ایستادند که یک دنیا، پشتیبانش بود؛ ایستاد و کمر خم نکرد؛ این را میمک، کله قندی و قلاویزان روایت می کند.
آری! پای خاطرات قلاویزان که می نشینیم از روزهایی می گوید که دشت وسیع مهران در تیررس دشمن بود و فتح مهران محال به نظر می رسید؛ اما فرمانده ای شجاع که شجاعت و نترسی اش را از قدرت ایمانش وام گرفته بود؛ نامی که بعدها بزرگ تر از همه جغرافیای دنیا وسعت پیدا کرد و خوش آوازه شد؛ از غیر ممکن ها، ممکن ساخت.
آری آن فرمانده جوان کسی نبود، جز حاج قاسم سلیمانی؛ او که با لشکر 41 ثارالله اش به دل دشت زد و مهران را از غاصبان بعثی پس گرفت.
مهران! ای کربلای کوچک ایران؛ چگونه توصیفت کنم؛ تو که هر وجبت با خون پاک فرزندان آسمانی ات رنگین شده؛ تو که با تن مردانِ مردی عجین شده ای که برای بازپس‌گیری ات، دست ها، پاها و سرهایشان را در دل تو جا گذاشتند؛ تا تو بمانی!
مهران قهرمان! از تو چگونه بگویم؛ وقتی عظمت پاکی ات به اندازه ایست که تو را هم خدا آزاد کرد؛ تو که اکنون به پاس تمام خاطرات رشادت ها و از خودگذشتگی ها و به پاس تمام گنج های مدفونی که در سینه داری؛ باید با وضو و با پای برهنه بر خاک مقدست قدم گذاشت؛ ای معراجگاه شهیدان؛ درودت باد و نفس کشیدن در هوای آزادی ات؛ بر همه ما مبارک!