بزرگنمايي:
خبر یزد -
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از ابرکوه، خرمشهر نه تنها یک شهر حماسی، بلکه تاریخ گویای پایداری انقلاب اسلامی ایران است که آزادسازی آن بهایی به سنگینی جانفشانی، استقامت و خون انسانهایی همچون شهیدان حسین (امیر) فلاح زاده، احمد روحی پناه، محمدجعفر پور اکبری، حسن بازاری پور، علیرضا کارگر، رحمان فلاح زاده و احمد مستوفی داشت.
امروز در سالروز این فتح الفتوح یاد شهدای عملیات آزادسازی خرمشهر را گرامی میداریم.
شهیدی که ورزش شهرش را بر پایه ایمان و تقوا مستحکم کرد
یکی از خبرنگاران شهرستان که در فوردین سال 1361 به همراه 120 رزمنده دیگر ابرکوهی به جبهه اعزام شده بودند، در گفتگو با خبرنگار فارس در ابرکوه، اظهار کرد: در سال 61 برای گذراندن آموزش نظامی از طریق بسیج سپاه در پادگان شهید آیت الله دستغیب کازرون مستقر شده و پس از مدت یک ماه آموزش نظامی در سطوح مختلف رهسپار جبهه های نبرد شدیم.
ابوالفضل کارگر اذعان کرد: ابتدا به سایت شوش وارد شده و سپس به مناطق جنگی فکه اعزام شده و پس از چند روز نبرد با دشمن بعثی، جهت شرکت در عملیات بیت المقدس به خرمشهر اعزام شدیم.
کارگر افزود: یکی از رزمندگان با تقوا، متدین و متواضع که به همراه ما اعزام شده و همگان شهادت را حق مسلم او می دانستند و نور شهادت را در چهره اش مشاهده می کردند، محمد جعفر پوراکبری بود. شهید پوراکبری برای نماز اول وقت اهمیت ویژهای قائل بود و میگفت: همانطور که با شنیدن صدای زنگ تلفن برای پاسخگویی به آن شتاب میکنید، با شنیدن صدای اذان و دعوت پروردگار هم باید لبیک گفت و شتاب کرد.
وی ادامه داد: بیشترین تأکید محمدجعفر این بود که بعد از پیامبر و ائمه معصومین(ع) باید گوش به فرمان جانشین آنان که همان ولی فقیه است باشیم، هرگز امام خمینی را تنها نگذاریم، ادامه دهنده راه شهدا باشیم تا کشورمان متضرر نشود و هر روز بر اقتدار ایران اسلامی افزوده شود.
این جانباز دفاع مقدس ابراز کرد: شهید پوراکبر به من توصیه می کرد تا به عنوان یک فرد رسانه ای، به مردم پیرامون خواندن وصایای شهدا، فرامین امام و عمل به آن اطلاع رسانی کنم. این شهید همیشه تأکید داشت که دشمن همیشه دشمن است و ما باید برای حفظ انقلاب مان ادامه دهند ه راه شهدا باشیم تا بتوانیم انقلاب اسلامی را به انقلاب حضرت ولیعصر(عج) متصل کنیم.
کارگر با بیان اینکه شهید پوراکبری به نماز شب اعتقاد عجیبی داشت، یادآور شد: او پس از بازگشت از اولین اعزام به جبهه به عضویت انجمن اسلامی شبانهروزی مرکز تربیتمعلم پسران شیراز درآمد و سپس سرپرستی اداره تربیتبدنی شهرستان را پذیرفت. خواست خداوند این بود که محمدجعفر چند ماه باقیمانده از زندگی را، در دیار خودش مشغول خدمت به همشهریان شود.
این خبرنگار تصریح کرد: در مدت دو ماهی که مدیریت اداره تربیتبدنی را بر عهده داشت، تلاش میکرد تا ستونهای ورزش شهر را بر پایه ایمان، تقوا و تزکیه نفس مستحکم کند و در انجام این مهم بهخوبی و تا آخرین روزهای اقامتش موفق بود.
گفتنی است شهید محمدجعفر پوراکبری که در روز 23 آذرماه سال 1339 متولد شده بود در روز 29 اردیبهشتماه سال 61 زمانی که تنها 22 بهار از عمرش می گذشت، در منطقه جنوب خوزستان و حوالی بصره، زمانی که مشغول امدادرسانی به یکی از مجروحین بود، به شهادت رسید.
شهیدی که معروف به «شکارچی تانک» بود
حسین (امیر) فلاح زاده متولد 10 اردیبهشت ماه سال 1332 یکی دیگر از شهدای آزادسازی خرمشهر است که در سال 1355 به استخدام ارتش درآمد و مشغول به خدمت در ارتش گارد شد. در تهران تشکیل خانواده داد و صاحب یک دختر شد. مدت 4 سال در ارتش خدمت کرد و با شروع جنگ در حال که درجه ستوان دومی داشت، به حلقه عاشقان در لشکر 21 حمزه سیدالشهدا (ع) پیوست.
حسین در سوم خرداد سال 61 در شلمچه از ناحیه دست مجروح شد و هر چه همزمانش به او اصرار کردند که برای درمان به پشت جبهه برود فایدهای نداشت و با تمام توان خود تاآخریننفس ایستاد و به لقاءالله پیوست.او آنچنان در میدان نبرد دلاورانه میجنگید که در جبهه و در بین همزمانش معروف به «شکارچی تانک» بود؛ چراکه با موشک تاو بسیاری از تانکهای دشمن بعثی را منهدم کرد.
شهیدی که نماز اول وقت را مقدم بر غذا خوردن میدانست
احمد روحی پناه دیگر دلیرمرد شهید در عملیات بیت المقدس است که در روز هشتم آبان ماه سال 1332 متولد شد.احمد نمازهایش را سر وقت میخواند و نماز شبش نیز هیچگاه ترک نمیشد. آنقدر نماز خواندن سر وقت برایش مهم بود که همیشه میگفت: انسان باید اول نماز بخواند بعد غذا بخورد شاید دیگر اجل مهلت نداد.
احمد در دیماه سال 60 در لباس مقدس پاسداری به منطقه عملیاتی آبادان اعزام شد و با دیگر همرزمانش در برابر دشمن تا دندان مسلح قد علم کردند تا خرمشهر را از لوث دشمن بعثی پاک کنند و اینگونه بود که خون احمد و سایر رزمندگان در آزادسازی خرمشهر به ثمر نشست. او در روز سوم خردادماه بر اثر اصابت ترکش کاتیوشا به پهلوی راستش، ملکوت نشین شد.
شهیدی که شعار «یا مرگ یا خمینی، مرگ بر شاه ظالم» را بر روی دیوارهای شهر نوشت
احمد مستوفی هم که متولد سال 1338 است یکی دیگر از جان برکفان عملیات بیت المقدس عنوان کرده و او کسی بود که برای اولین بار شعار «یا مرگ یا خمینی، مرگ بر شاه ظالم» را بر روی دیوارهای شهر ابرکوه نوشت.
احمد در آخرین دیدار خود با مادر می گوید: در دنیا آدمهایی هستند که بهظاهر زندهاند اما در حقیقت اسیر دنیا و ذلیل حوادث هستند. اینان برای اینکه نمیرند آنقدر خود را کوچک میکنند که گویا مردهاند. انسانهای آزاده ممکن است کوتاه زندگی کنند ولی تا آنجا که زنده هستند بهراستی زندگی میکنند و با اختیار خود نفس میکشند.
احمد 23 ساله در عملیات آزادسازی خرمشهر شرکت می کند و پس از شهادت، مادرش 17 سال به انتظار می نشیند تا در نهایت استخوان های نازپرورده اش را در آغوش می گیرد.
شهیدی که در آخرین شب خدمت سربازی به شهادت رسید
محمد حسن بازاری پور در 10 مرداد ماه سال 1340 متولد و در سال 59 جهت خدمت در گروه 55 توپخانه اصفهان به سربازی اعزام شد. در آخرین مرخصی به خانواده سفارش کرده بود که نباید نگران من باشید و بیتابی کنید، گفته بود که انشاءا… این دفعه کربلا را آزاد میکنیم.
آخرین شب خدمت حسن از زمین و آسمان آتش می بارید و دشمن در خاک خرمشهر آخرین نفسهایش را میکشید ناگاه بر اثر اصابت ترکش گلوله توپخانه دشمن بعثی محمدحسن به شدت مجروح شد. بلافاصله او را به بیمارستان رساندند ولی تلاش پزشکان بیثمر بود و او نیز به شهدای آزادسازی خرمشهر پیوست.
شهیدی که خانواده و همشهریانش را به ولایتمداری توصیه کرد
رحمان فلاح زاده نیز که متولد دوم اردیبهشت سال 1328بود در حالی که ازدوج کرده و دارای همسر بود، زندگی دنیا را رها کرد تا توانست نام خود را در لیست شهدای عملیات بیت المقدس جای دهد.
در وصیت نامه اش پس از طلب بخشش از والدین، آنان را به ادامه دادن راه شهدا و امام خمینی دعوت کرده و نوشته است: «پشت سر این پیر جماران، خمینی بت شکن، ابراهیم زمان حرکت کنید تا از انقلاب عقب نمانید. از اینکه مرا در این راه از دست دادهاید افتخار کنید. من نمیگویم که برای من گریه نکنید ولی گریه شما از ضعف نباشد که خدای ناکرده در ایمانتان نسبت به دین و انقلاب اسلامی و امام خللی وارد شود.»
شهیدی که با حقوق ناچیز سربازی خانه فقرا را مرمت می کرد
علیرضا کارگر همزمان با سومین روز از بهار طبیعت در سال 1341، چشم هایش را بر این جهان گشود و از دوران نوجوانی نماز اول وقت و همچنین نماز شب یکی از اولویت های زندگی اش بود. علیرضا آنقدر به نوعدوستی و کمک به فقرا اهمیت میداد که وقتی در مسجدسلیمان خدمت میکرد، با حقوق ناچیزی که هرماه میگرفت، علاوه بر کمک به فقرا و نیازمندان، خانههای آنان را نیز تعمیر میکرد و همیشه با دستپر به آنان سر میزد.
تنها پنج روز دیگر تا پایان خدمت او در مسجدسلیمان باقی مانده بود که یکشب در آسایشگاه خبر آغاز عملیات بیتالمقدس را شنید و به دوستانش پیشنهاد داد که در این عملیات شرکت کنیم. در نهایت او با 400 نفر از بچههای آموزشگاه در عملیات آزادسازی خرمشهر شرکت کرد که از این تعداد 20 نفر به شهادت رسیدند و که اسم علیرضا نیز در لیست شهدا قرار گرفت.
انتهای پیام/ف