چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴

سیاسی

در برنامه گفتگوی ویژه مطرح شد:

از طوفان‌الاقصی تا شرم‌الشیخ؛ چرا اسرائیل به اهداف نظامی خود نرسید؟

از طوفان‌الاقصی تا شرم‌الشیخ؛ چرا اسرائیل به اهداف نظامی خود نرسید؟
خبر یزد - عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر شکست اسرائیل در تحقق اهداف اعلامی‌اش، بر مختل شدن روایت مظلوم‌نمایی صهیونیسم، افول مشروعیت بین‌المللی این رژیم و بازگشت مسئله فلسطین به دستور کار جهانی اشاره کرد و گفت: «مقاومت، واکنشی طبیعی به انکار حق حیات است.»
  بزرگنمايي:

خبر یزد - عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر شکست اسرائیل در تحقق اهداف اعلامی‌اش، بر مختل شدن روایت مظلوم‌نمایی صهیونیسم، افول مشروعیت بین‌المللی این رژیم و بازگشت مسئله فلسطین به دستور کار جهانی اشاره کرد و گفت: «مقاومت، واکنشی طبیعی به انکار حق حیات است.»

خبر یزد


به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، سید جلال دهقانی فیروزآبادی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری سه شنبه شب با موضوع« از طوفان‌الاقصی تا شرم‌الشیخ؛ چشم‌انداز تحولات منطقه»، آخرین تحولات سیاسی از جمله توافق غزه، وضعیت حماس و چشم انداز این وتوافق را بررسی کرد و به پرسش ها در این باره پاسخ داد. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است: 
سؤال: دو سال از طوفان‌الاقصی گذشت و در روز‌های اخیر شاهد برقراری آتش‌بس و مذاکره حماس و رژیم صهیونیستی بودیم. آن‌چه در طول این دو سال مهمترین محور‌های عملیات طوفان‌الاقصی در دو طرف؛ یعنی رژیم صهیونیستی و حماس بود را چطور دیدید؟
دهقانی فیروزآبادی: برای تحلیل به خصوص دو سالی که از جنگ گذشت باید فهم و درک واقع‌بینانه‌ای از صحنه و ماهیت جنگ داشته باشیم. اولین نکته‌ای که در مورد جنگ باید به آن اشاره کنیم؛ جنگ نامتوازن، نامتقارن و نابرابر بود. یعنی از یک طرف یک دولت و بازیگر تا بن دندان مسلح یک طرف وابسته به حمایت‌های آمریکا، کل ناتو و جهان غرب و طر دیگر؛ گروه مقاومت چریکی و مجموعه‌ای از انسان‌های عادی، زن و بچه است که از هویت، موجودیت و بقای خود دفاع می‌کنند و بر اساس تحلیل و ارزیابی که در میدان برابر، متقارن و متوازن ارزیابی می‌کنیم، قاعدتاً اینجا نمی‌شود. جمله مشهوری است؛ می‌گوید در جنگ‌های چریکی یا نامتقارنِ این چنینی مثل جنگ غزه، اگر ارتش کلاسیک به اهداف خود نرسد، این حکایت از پیروزی نیروی چریکی دارد. 
سؤال: پس رفتید سراغ این که در این جنگ نامتوازن، نابرابر نامتقارن، کدام طرف پیروز و کدام طرف شکست خوردند؟
دهقانی فیروزآبادی: به لحاظ نظامی اولاً نباید بگوییم چه کسی شکست خورد؟ چه کسی پیروز شد؟ گرچه به نظر من، در عرصه نظامی هم اسرائیل به اهداف خود نرسید ولی چند هدف را اسرائیل اعلام کرد. بعد از تهاجم گسترده به غزه
1- نابودی حماس 2- اشغال غزه 3- الحاق غزه به اسرائیل، حتی از کرانه باختری هم صحبت می‌کردند. کوچاندن مردم غزه به خارج از غزه و مهمتر از آن؛ پاک کردن صورت‌ مسأله موضوع یا مسأله‌ای به نام فلسطین. اگر منصفانه و واقع‌بینانه نگاه کنید؛ به هیچ کدام از این اهداف نرسیده است. در شرم‌الشیخ یا قبل از آن؛ فقط یک نمونه آن است؛ می‌بینید با گروهی مذاکره می‌کنند که قرار بود از بین بروند. حالا از این به بعد می‌خواهند آن چه در جنگ به دست نیاوردند در توافقنامه و صلح به دست بیاورند، بحث دیگری است. این در بحث نظامی است که به اهداف خود نرسیدند. علاوه بر آن پیامد‌های شگفت‌انگیزی شاید بی‌سابقه به لحاظ تاریخی برای اسرائیل داشت و آن باطل شدن یا حداقل مختل شدن آن روایت‌سازی مظلومیت صهیونیسم بود.
سؤال: سال‌ها روی موج هولوکاست و یهودستیزی مانور داده بودند؟
دهقانی فیروزآبادی: هر کاری می‌کردند تحت لوای این که، این ضد‌ یهود است یا هولوکاست را انکار می‌کند؛ مظلوم‌سازی را روایت می کردند. البته جنایاتی در غزه مرتکب شدند که افکار عمومی جهان علیه آنها بسیج شد.
سؤال: یعنی این ابزار را در موقعیت فعلی از دست دادند؟
دهقانی فیروزآبادی: کاملاً از دست ندادند، ولی بسیار ضعیف شده. مثلاً به‌خصوص نسل جوانی که الان در آمریکا و اروپا هستند اصلاً آن تلقی و تصوری که صهیونیسم از خود ساخته را قبول ندارند یا زیر سؤال بردند، یا آن بسیج افکار عمومی علیه جنایاتی که در غزه صورت می‌گیرد، به لحاظ سیاسی. به هر حال شاید برای اولین بار است که تعداد کثیری از کشور‌ها حتی کشور‌های اروپایی حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین را در قالب حداقلی آن به رسمیت شناختند در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شود، در صورتی که نتانیاهو حتی ترامپ، موجودیتی به نام مردم فلسطین را به رسمیت نمی‌شناختند، حتی در همین توافق ترامپ هم درست است که آن چه واقعاً حق مردم فلسطین است به آن پرداخته نشده و توافق یکطرفه است، ولی به هر حال آن جا اشاره شده که اگر شرایط آماده بود، آرمان فلسطین هم محقق شود. حالا این که چگونه باشد، بحث دیگری است. حتی مجبور شدند هم آمریکا؛ آن هم ترامپ و نتانیاهو بپذیرند که نهایتاً حق تعیین سرنوشتی ولو حداقلی و روی کاغذ برای مردم فلسطین در نظر بگیرند. این هم نکته بسیار مهمی است.
سؤال: آن چه اشاره کردید در مورد این موج نفرت، در مورد ناوگان صمود دیدیم. این موج نفرت جهانی به رژیم صهیونیستی و جنایات این رژیم باعث شد رژیم صهیونیستی امروز در چنین نقطه‌ای قرار گیرد؟
دهقانی فیروزآبادی: قطعاً معتقدم یکی از دلایل مهم است. چون فقط جنگ را نباید بر اساس دستاورد‌های نظامی تحلیل کرد. یک بحث این است که حتی مقامات سابق اسرائیل و دیگران اذعان داشتند که هزینه اخلاقی و اعتبار سیاسی که اسرائیل برای این جنگ پرداخته، شاید از آن هزینه‌های نظامی بیشتر است و دیگر آنکه من حداقل این طور فکر می‌کنم، هم اسرائیل و به ویژه یکی از اهداف طرح صلح ترامپ، خارج کردن اسرائیل از زیر فشار افکار عمومی و سیاسی بین‌المللی بود که بعضی از متحدین اسرائیل که مثلاً در تجاوز 12 روزه به ایران از آن حمایت تسلیحاتی و تجهیزاتی کردند. آنها هم آمدند گفتند ما هم دولت فلسطین را به رسمیت می‌شناسیم. مثلاً کسی مثل ماکرون، بنابراین حتماً این تأثیرگذار بوده و اگر این بگذرد، ممکن است مجدداً به سیاست‌های تهاجمی منجر شود.
سؤال: مخصوصاً در نظرسنجی‌هایی از کشور‌های غربی، می‌بینیم رأی دهندگان علیه اسرائیل و حامیان آنها بسیار زیاد شدند. در روز‌های اخیر و ماه‌های گذشته؛ از طوفان‌الاقصی به این طرف. تحلیل شما چیست؟
دهقانی فیروزآبادی: یکی؛ نقض حقوق جنگ است. فرض می‌کنیم اینجا یک جنگ کلاسیکی بین دو گروه نظامی است. اصلاً هم نابرابر نیست، متوازن و متقارن است. شما در جنگ بایستی یک سری قوانینی را رعایت کنی. جنایت جنگی نمی‌شود انجام داد. پاکسازی قومی نمی‌شود کرد. محو گروهی از انسان‌های بی‌گناه، شهروندان، زنان و کودکان نمی‌شود. اینها جزو قوانین جنگ کلاسیک است. شما به یک منطقه مسکونی بی‌دفاع حمله می‌کنید و از هیچ کاری فروگذار نیستید و گاهی وقت‌ها به نظر می‌رسد که در کشتن کودکان و افراد ناتوان به نوعی تعمدی هم در کار هست. شاید برای ایجاد رعب و وحشت. حالا درست است که برای طرف مقابل، تروریست می‌گویند، ولی مصداق بارز تروریسم سیاسی؛ اقداماتی است که شما بی‌گناهان را می‌کشید که نظامیان تسلیم شوند. مناطق مسکونی را بمباران می‌کنید که نیروی رزمنده دچار ترس و وحشت شود. اینها نمونه بارز تروریسم است. متأسفانه حالا دنیا به گونه‌ای است که گروهی از افراد بی‌پناه مشهور می‌شوند به تروریسم ولی یک دولتی که کاملاً اعمال تروریستی می‌کند بر اساس ادبیات رایج؛ استفاده و کشتار بی‌گناهان، ایجاد ترس و وحشت برای رسیدن به اهداف سیاسی؛ یک بخشی از آن است. وقتی دیوان کیفری بین‌المللی علیه نخست وزیر اسرائیل حکم صادر می‌کند که باید بازداشت شود؛ این خیلی حرف مهمی است. یعنی اسرائیل بر اساس رژیم‌های حقوقی و بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی که متأسفانه تحت تأثیر قدرت آمریکا؛ حامی اصلی خود است، بی‌سابقه است که اصلاً شما محکومیت سیاسی آن‌جا صادر شود. وقتی دیوان رأی می‌دهد به این که تحت جنایتکار جنگی و تحت تعقیب است، ممکن است دولت‌های حامی اسرائیل و نتانیاهو آن را عملی نکنند، ولی افکار عمومی بین‌المللی در این شرایطی که دیگر تسلط و سلطه کامل رسانه‌ای هم مثل قبل نیست. شبکه‌های اجتماعی مختلف است و به خصوص نسل جوانی که بعد از جنگ جهانی دوم متولد شده. چون پدران اینها در غرب احساس گناه می‌کردند که مثلاً در جنگ جهانی دوم در آلمان، ایتالیا و جا‌های دیگر دچار خشونت شدند علیه یهودیان و این را می‌خواستند جبران کنند. مثلاً نمونه بارز آن را در آلمان می‌بینیم. بقیه هم حمایت می‌کنند ولی نه به این شدت. نه به این که صراحتاً صدر‌اعظم آلمان بیاید در تجاوز اسرائیل به ایران بگوید که نتانیاهو و اسرائیل دارد کار‌های کثیفی که ما نمی‌توانستیم و نمی‌توانیم کنیم را انجام می‌دهد. این خیلی مهم است. چرا؟ چون احساس بار گناهی می‌کند که خودش یا پدرش مرتکب شدند. نسلی که جدیداً در غرب متولد شده، به نظرم به آن اندازه پدران‌شان تحت تأثیر مظلوم‌نمایی صهیونیسم نیستند. حالا یهودی هم نگوییم، چون باید تفکیک قائل شد بین دین یهود و صهیونیسم. چون آنها خیلی اصرار دارند که بگویند هر کس مخالف جنایات صهیونیسم است؛ یهودستیز است، در صورتی که دو چیز متفاوت است؛ یهود مساوی با صهیونیسم نیست. بسیاری از یهودیان اصلاً مخالف ایدئولوژی صهیونیسم هستند که مبتنی بر این نوع خشونت و مظلوم‌نمایی است که وجود داشته است. پس یکی از دستاورد‌های با قیمت زیاد؛ حالا نمی‌خواهیم بگوییم که این جنگ خوب بود برای این که این دستاورد‌ها را داشت. می‌خواهم بگویم این‌قدر جنایات در اوج بود. 
سؤال: که جهان از خط قرمز‌هایی که متصور بود برای رژیم صهیونیستی عبور کرده؟
دهقانی فیروزآبادی: و دیگر قابل تحمل نیست. یعنی مثلاً دولتی مثل اسپانیا یا حتی فرانسه، خیلی مهم است. شاید ما فکر کنیم یک دولتی آمده من فلسطین را به رسمیت می‌شناسم. مثلاً نخست وزیر انگلستان، این به لحاظ نمادین خیلی مهم است. البته اعتقاد دارم که اینها واقعاً برای رهانیدن اسرائیل از مخمصه‌ای که در آن گیر افتاده این کار‌ها را می‌کنند نه این که اعتقادی داشته باشند. به حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها، بخواهند یک دولت مستقل فلسطینی ایجاد کنند. هیچ تردیدی ندارم که بخشی از اینها؛ نمایش‌های انسان‌دوستانه است برای این که حداقل دیگر بیش از این اعتبار و حیثیت سیاسی خودشان زیر سؤال نرود و مخدوش نشود و در کشور خودشان اعتبار سیاسی آنها زیر سؤال نرود.
سؤال: اما قابل تحلیل است در زمانی که آنها تلاش بسیار کردند که موضوع غزه و فلسطین را از ذهن جهانیان پاک کنند؟
دهقانی فیروزآبادی: شاید یکی از مهمترین دستاورد‌های این دو سال مقاومت مردم فلسطین؛ بازگشت مسأله فلسطین و آرمان فلسطین است و دستور کار جهان عرب، منطقه، جهان اسلام و بین‌المللی. همین شو آفی که ترامپ در شرم‌الشیخ برگزار کرد. 20 تا جمع کرده آن‌جا برای چه؟ برای این که مجبور شده؛ یعنی من دلیلم این بود و هست که در پیمان ابراهیم؛ معامله قرن، ترامپ و نتانیاهو عزم‌شان جزم شده بود مبنی بر این که موضوع و مسأله‌ای به نام فلسطین دیگر در دستور کار منطقه و بین‌المللی نباشد و معمولاً همه تحلیلگران و صاحبنظران سیاسی و بین‌المللی. متخصصین منطقه اعتقاد داشتند که بدون حل مسأله فلسطین، صلح، ثبات و امنیت در منطقه خاورمیانه محقق نمی‌شود. اینها گفتند چه کسی گفته، ما این فرضیه را باطل می‌کنیم؟ می‌شود؛ ما بدون این که مسأله فلسطین را حل کنیم، صورت‌مسأله آن را پاک می‌کنیم. صلح و ثبات می‌آوریم در منطقه، عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل را به بار می‌آوریم. شد پیمان صلح ابراهیم. این خدشه‌دار شد. چه شد؟ مجبور شدند، باز تکرار می‌کنم؛ این که توافقنامه کاملاً یک‌طرفه است. تردیدی در آن نیست، ولی در همین توافقنامه به اصطلاح آتش‌بس، به هر حال اشاره شده که ما زمینه‌سازی می‌کنیم برای تحقق آرمان فلسطین و الان رئیس جمهور آمریکا آمده در شرم‌الشیخ همه و بیشتر سران منطقه جمع شدند برای این که این را ارائه دهند و آن جا یعنی مسأله فلسطین. شما نمی‌توانید صلح برقرار کنید بدون این که مسأله فلسطین را حل کنید. حالا این که این طور می‌شود حل کرد یا نه؛ بحث دیگری است.
سؤال: دو نکته را بررسی کنیم؛ ما می‌خواهیم راجع به ابعاد آتش‌بس و پیمان صلحی که به امضا رسید صحبت کنیم. اما قبل از آن بپردازیم به این که چه مسائل و راهبردی، حماس را به آن جا رساند که عملیات طوفان‌الاقصی را انجام دهد؟
دهقانی فیروزآبادی: به نظرم مهمترین علت این بود که حق موجودیت ملتی داشت انکار می‌شد. یعنی رسماً می‌گفتند، معامله قرن چه بود؟ معامله قرن این بود که دیگر چیزی به نام فلسطین روی زمین نداشته باشیم. بخشی از ملت فلسطین را به صحرای سینا کوچ دهیم. بخشی به اردن و بخشی به جا‌های دیگر و می‌گفتند که کشور‌های عربی هم بیایند زیرساخت‌های اقتصادی آن را درست کنند. یا قبل از این طرح، ترامپ می‌گفت من می‌خواهم آن‌جا هتل‌های تفریحی درست کنم. از این حرف‌ها بود. مصداق بارز اعمال خشونت همه‌جانبه‌ای که می‌شود یک دولت یا نیروی سیاسی بر مردمی اعمال کنند، در غزه وجود داشت. سال‌ها محاصره اقتصادی، اعمال خشونت ساختاری، تحقیر ملی، مهمتر از آن؛ سرنوشت که هیچ، اصلاً موجودیت و حق حیات فلسطینی نادیده گرفته شده بود. معروف است که غزه بزرگترین زندان روباز دنیاست. ملت فلسطین در غزه به ویژه احساسش این بود؛ ما دچار مرگ سرد تدریجی و آرام شدیم. ما اگر قرار است این طور بمیریم، حداقل شرافتمندانه کشته شویم و از موجودیت و حیات خودمان دفاع کنیم، ضمن این که با همه هزینه‌هایی که ممکن است داشته باشد، به لحاظ نظامی هم مهم‌ترین در تاریخ شاید بتوانیم بگوییم شکست اطلاعاتی امنیتی رژیم اسرائیل بود.
بعضی از نظریه توطئه را مطرح می‌کنند، می‌دانستند جلویش را نگرفتند و این‌ها برای رفع و رجوع کردن است و این که آن‌ها متوجه نشدند و مقاومتی که برای احیای حیات ملت فلسطین بوده است.
اگر قرار باشد بقا و حیات شما در خطر باشد شما به هر قیمتی می‌خواهید آن را حفظ کنید ولو این که هزینه اش از هزینه عادی بیشتر باشد.
به نظر من چنین قیامی و عملیاتی طبیعی بود. غافلگیرانه نبود. فقط سر این که چرا این زمان اتفاق افتاد چگونه شد؟ من حدس می‌زنم که آن محو چیزی به نام مردم فلسطین یا دولت فلسطین که به رسمیت نمی‌شناختند. موجودیت مردم فلسطین در معامله قرن داشت محقق می‌شد، شاید این عملیات صورت نمی‌گرفت کاملا محقق می‌شد و مردم را به زور کوچ می‌دادند که الان اشاره کردند و صحبت از این می‌شود که مردم غزه باید بروند بیرون و هر کی می‌خواهد برود.
این‌ها هم دلایلی بود که شاید هر کجای دنیا بود، نهضت‌های آزادی بخش کسی که برای حق حیاتش می‌گویند حق حیات سیاسی، این جا که حق حیات طبیعی هم بود، مبارزه می‌کند/ براساس این ارزیابی نمی‌کنند که شما چرا به اقدامی دست زدید که نهایتا ممکن است که خودت کشته شوی. 
سوال: مسیری را طی کنیم به عملیات طوفان الاقصی برسیم و مرور کنیم آغاز جنگ با تمام قوا از سوی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا و متحدانش در غرب و چرا ترامپ پیشنهاد صلح را روی میز بگذارد و از اهداف اصلی جنگ که خود او و نتانیاهو اعلام کرده بودند عقب نشینی کنند؟
دهقانی فیروزآبادی: به هیچ کدام از اهداف شان نرسیدند. حتی آزاد سازی اسرا که بعد از دو سال نتوانستند، دوباره مذاکره کردند و مجبور شدند که به نظر می‌رسد به این جمع بندی رسیدند. به خصوص ترامپ، چون ترامپ و آمریکا هزینه‌های این جنگ را بدهد و تجهیزات و تجهیز کند اسرائیل را و دوم این که افق روشنی وجود نداشت. حتی منتقدان نتانیاهو در اسرائیل معتقد بودند که هیچ استراتژی برون رفتی در جنگ غزه نیست. اسرائیل یک سال یا دو سال دیگر بود چکار می‌خواهد کند؟ جلوی ضرر را هر چه زودتر بگیریم منفعت است.
دوم حماس از بین نرفته است. فکر می‌کنم به این جمع بندی رسیدند که اهدافی که از طریق جنگ به آن نرسیدند از طریق مذاکره و دستور کار توافق آتش بس به آن برسند و این که در آینده چقدر بخواهد محقق شود بحث دیگری است.
نکته دیگر این که درست است اسرائیل معروف است به دولت پادگانی. یعنی دولتی که دولت که می‌گویم نه به معنای این که ما به رسمیت می‌شناسیم، به معنای این که موجودیت سیاسی است که معروف است به دولت پادگانی که آن جا هم نظامی‌اند. شما نمی‌توانید دو سال کل، درست است که دولت پادگانی است ولی مجموعه آدم‌هایی که جزو احتیاط هستند، دو سال آماده باش نگهدارید.
اخیرا آماری بود که اقتصاد اسرائیل نزدیک صد میلیارد دلار خسارت دیده است. جهانگردی عملا تعطیل شده است. اگر آن تزریق کمک‌های آمریکا نبود جنگ را هم نمی‌توانستند پیش ببرند.
مالیات دهنده آمریکایی همیشه این سوال برای او بوده که برای چه من مالیات بدهم؟ به جایی مصرف شود که منافع حیاتی آمریکا هم نیست. آمریکا تا حدی می‌تواند این کار را بکند، نشستی که چند ماه پیش نتانیاهو داشت با ترامپ در کاخ سفید، که اگر خاطرتان باشد تعرفه‌ای برای اسرائیل هم وضع کرد. نتانیاهو داشت گله می‌کرد، ما سالی سه هزار دلار پول بلاعوض می‌دهیم که پول کمی نیست. درست است این‌ها نور چشم آمریکا هستند ولی آن‌ها حساب کتاب دارد.
سوم این که ادامه این جنگ، طرح و برنامه‌های استراتژیک آمریکا را هم بهم می‌زند. آمریکایی‌ها به این جمع بندی رسیدند که رقابت و بازی بزرگ در سطح بین المللی و حتی در منطقه با چین است. آمریکا هرچه اضافه بار دارد باید زمین بگذارد بتواند با چین با رقابت کند و از زمان اوباما هم بود و کلا مختل کرده است و آمریکایی ها مجبور شدند این جا حضور نظامی داشته باشند و کمک کنند و از چین غافل شوند.
آن بخشی از تجاوزی که به ایران شد بخشی نظم منطقه‌ای است و بخشی مربوط به نظم بین المللی در رقابتی که با چین داشتند. در داخل اسرائیل خیلی از منتقدین نتانیاهو می‌گویند جنگ شخصی شده است. چون نتانیاهو حیات سیاسی اش در جنگ است ولی برای اسرائیل براساس تعریفی که خودشان دارند این الان چه آورده‌ای برای اسرائیل دارد. شما امنیت بیشتری آوردید یا حداقل من این طور می‌فهمم که اگر نگوییم اسرائیل؛ حتی نتانیاهو و موتلفین دست راستی اش دنبال امنیت مطلق هستند. یعنی شما با توجه به موجودیت نامشروعی که اسرائیل دارد که خودشان می‌گویند عادی سازی، تطبیع. یعنی طبیعی کردن چیزی که طبیعی نیست. در فارسی می‌گوییم عادی سازی روابط عربی اش یعنی تطبیع یعنی طبیعی کردن، خودشان قبول دارند که طبیعی نیست و یک شی خارجی است در منطقه و تلاش می‌کنند که این را طبیعی اش کنند. خوب طبیعی شده است؟ بعد از این دوسال الان اگر ترامپ نبود و به قول خودش صلح از طریق زور و قدرت نبود، حتی این آتش بس را روی کاغذ نمی‌توانستند بگیرند.
سوال: چشم انداز پیمان آبراهام چه می‌شود؟
دهقانی فیروزآبادی: پیمان آبراهام که این قرارست جایگزین شود، طوفان‌الاقصی آن را بهم زند و پیش بینی می‌شد که اسرائیل و آمریکا صلح ابراهیم را یا عینا اعاده کنند یا طرح دیگری جایگزین کنند. به نظر می‌رسد نتانیاهو از پیمان ابراهیم هم عبور کرد و می‌خواهد نظم مبتنی بر تسلط کامل اسرائیل ایجاد کند. براساس همان تزی که عرض کردم امنیت مطلق یعنی هیچ گونه تهدیدی علیه موجودیت اسرائیل وجود نداشته باشد و از لحاظ تاریخی در تاریخ مدرن روابط بین المللی دو نفر این را هدف گذاری کردند برای خودشان یک ناپلئون بوده و دوم هیتلر بوده است. یکی در قالب ایدئولوژی بناپارتی است و یکی در قالب نازیسم. سومی نتانیاهوست. یعنی دنبال امنیت مطلق است. این بار در قالب ایدئولوژی صهیونیسم.
سوال: آیا با پرونده‌های متعددی که باز کرده می‌رسد به این هدف؟
دهقانی فیروزآبادی: این قابل مقایسه با آن دوتا نیست. آن‌ها که امپراطوری بودند به آن نرسیدند و ته آن شد ناامنی مطلق. این که به لحاظ شخصیتی و نه اسرائیل به لحاظ سایز و قدرت و توان قابل مقایسه با آلمان هیتلری و ناپلئون فرانسه نیست، قطعا شکست می‌خورد. آمریکایی‌ها هم به این نتیجه رسیدند که به نظر تذکری هم به اسرائیل است که تو به تنهایی نمی‌توانی صلح و ثبات حتی آن نظمی را که می‌خواهیم ایجاد کنی. نهایت این است که شما بتوانی جایگاه بهتری به خودت اختصاص دهی. بنابراین معتقدم که نمی‌تواند به اهدافش برسد و این توافق هم، توافق‌هایی که خیلی حقوقی بود و اختلاف در آن نبود و ابهام نداشت تهش رسیده است به این جا. از صلح مادرید بگیرید تا اسلو و مقاطع مختلف. این که الان خود کاغذش هم پر از ابهام و ایهام است، به جز مبادله اسرا بقیه اش معلوم نیست. 
سوال: از نگاه شما شکننده خواهد بود؟
دهقانی فیروزآبادی: آن که اجماع بود و توافق صهیونیست‌ها را داشت و به لحاظ حقوقی متن متقنی بود این‌ها به سرانجام نرسیده است. برای این که من چرا می‌گویم به این سرانجامی نمی‌رسد. ضمن این که واقعا آرزوی قلبی همه ما این است که ملت فلسطین در صلح و آرامش و توسعه باشند ولی این مردم و منطقه را به آن هدف نمی‌رساند. تجربه تاریخی، که ما ده‌ها طرح صلح داشتیم و تهش این شده. چیزی که الان است و غزه که امروز هستیم، کرانه باختری، بعد تجربه اسرائیل، آتش بس‌هایی که داشته و مرتب نقض کرده. نمونه اش الان در لبنان با حزب الله است. بیشتر به این می‌رسیم که فکر می‌کنم نتانیاهو تحت فشار ترامپ مجبور شده بپذیرد و سوم خود متن به اصطلاح طرح صلح است. حالا بگوییم طرح ترامپ که به جز مرحله اولش که مبادله اسراست، بقیه اش هیچ کدام مشخص نیست، زمابندی عقب نشینی و تا کجا عقب نشینی را ندارد. خلع سلاح حماس. حماس، سلاح را به کی تحویل دهد؟ جزئیاتش مشخص نیست، از قدیم گفتند شیطان در جزئیات است. اگر یک طرف قرارداد خود شیطان باشد که دیگر هیچ.
سوال: در محافل رسانه‌ای و سیاسی رفتار جمهوری اسلامی ایران بعد از توافق آتش بس در غزه چیست؟
دهقانی فیروزآبادی: به نظر هم عاقلانه و هم هوشمندانه بوده است مواضع جمهوری اسلامی ایران. هم به لحاظ این که طرف مقابل را دچار انفعال کرده است و هم این که فکر می‌کنم که منافع ملی ما را توانسته تامین کند. شاید من فکر می‌کردم که یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های یک چنین موضعی، ابطال این فرضیه نادرست بوده که نیرو‌های مقاومت به نیابت از ایران می‌جنگند و پدرخوانده همه این‌ها ایران است. موضع اخیر ایران آن را باطل کرد. به قول علمای قدیم، مسئله تون، اگر پدرخوانده این‌ها، نیرو‌های مقاومت ایران است، پس چرا شما نمی‌گذارید صلح کند. اگر نظرتان این است که ما اعلام کردیم که نیرو‌های حماس نیرو‌های مستقلی هستند و براساس منافع خودشان و ملت فلسطین هر تصمیمی بگیرند ما قبول داریم. ما که موضع رسمی و حقوقی و سیاسی مان این نیست. پس معلوم می‌شود که آن‌ها مستقل از ایران هستند و مقاومت را ایران درست نکرده است. مقاومت نتیجه طبیعی اشغالگری است. تا اشغال هست، مقاومت هم هست،.این بسیار مهم است. دوم این که ما اگر نقشی در منطقه نداشته باشیم که خیلی‌ها می‌گویند که ایران نقش ندارد و تضعیف شده، پس چرا ترامپ ما را دعوت کرد ولی ما براساس مصالح ملی مان نرفتیم و کار عاقلانه‌ای بود. 
سوال: عدم حضور رئیس جمهور ایران در نشست شرم الشیخ به نظر شما فرصت سوزی نبود؟
دهقانی فیروزآبادی: نبود، خود این برنامه، نمایش سیاسی دیپلماتیک و شوآف ترامپ بود و با انگیزه‌های شخصی. اولا، چون قبل از صلح نوبل بود و آرزوی اش بود که صلح نوبل بدهند. انگیزه‌های شخصی بود. دوم این که می‌خواهد خودش را رئیس جمهور صلح نشان دهد. آن صحنه‌ای که می‌دیدید یک چنین نشستی در سطح سران، یک آداب دیپلماتیک دارد، این برخورد‌هایی که با بقیه می‌شد و ما به عنوان یک شهروند ایرانی مثلا می‌پسندیدیم که با رئیس جمهور ما چنین برخوردی می‌شد. فرض محال می‌کنیم، می‌گفتند که ما می‌رفتیم آن جا تبیین مواضع می‌کردیم. کی آن جا تبیین مواضع کرد که ما دومی اش باشیم. یا آن جا جای تبیین مواضع بود؟ بعد ما بدون برنامه ریزی در محفل و نشست در سطح سران شرکت نمی‌کنیم. آیا منافع ملی ایران تامین می‌شود؟ تنها کسی که آن جا می‌توانست سود ببرد خود ترامپ بود که در بیانش هم بود که یک چیزی کم دارد و آن هم ایران است و هی می‌گفت ایران هم موافقت کرده است. ایران اگر نبود حماس صلح را نمی‌پذیرفت و این مکنونات قلبی و ذهنی اش را بروز می‌داد که‌ ای کاش آن هم بود. دیگر پازل ما جور می‌شد. ما که نباید برویم در نمایشی دیپلماتیک، پازل آمریکا را تکمیل کنیم. به نظر من بسیار عاقلانه بود. بعد فقط بحث شرکت در نشست شرم الشیخ نیست. آن جا اصول و مبانی سیاست خارجی هم در معرض خدشه واقع می‌شود. وقتی می‌بینید که آن جا آرمان فلسطین ناعادلانه به آن پرداخته می‌شود. وقتی می‌روید به آن مشروعیت می‌دهید، احتمالا می‌گفتند بیایید امضا کنید. خیلی جاهاست برای تبیین مواضع و خیلی جا‌های بهتر وجود دارد. ما اگر می‌خواستیم این جور باشد اصلا مذاکره مستقیم با آمریکا را می‌پذیرفتیم. عاقلانه اش این بود که اگر در سطحی نشست این چنینی شرکت کنیم می‌رفتیم در نشست دو جانبه می‌نشستیم و قبل و بعدش می‌رفتیم و در عوض آن، چیزی می‌گرفتیم از او.
سوال: خیلی روی کلمه شوآف تاکید می‌کنید از جانب آمریکا و رژیم صهیونیستی و غربی‌ها. به نظر شما با توجه به صحبت‌های ترامپ و نتانیاهو، آن چه که در مورد غزه و فلسطین و آتش بس می‌بینیم، او تغییر موضع واقعی نسبت به مسئله فلسطین و غزه انجام داده و یا نه آن چه که انجام داده تاکتیک و نمایش است؟
دهقانی فیروزآبادی: مراسم که نمایشی بود. مشهور است که ترامپ این‌ها را دوست می‌دارد. این که چرا این مراسم را گرفتند اجباری بود. تحت شرایط خاصی مجبور شدند؛ چنین مراسمی بگیرند. به لحاظ محتوایی هم طرحی که می‌بینیم، بیشتر مرحله اولش، اجرایی بود. تبادل اسراست. اجرای بعدی اش قطعا با موانعی مواجه می‌شود. حماس هم یک حق تحفظی گرفته که این را ناگفته نگذاریم. موضع حماس و مقاومت هم بسیار هوشمندانه و عاقلانه بود. نتانیاهو حداقل فکر می‌کرد که حماس نپذیرد و من جایی دیدم و خواندم که اسرائیلی ها هم شوکه شدند که چی شد که این‌ها پذیرفتند. خوب آن‌ها به قول معروف توپ انداختند در زمین آن که یعنی نتانیاهو مضاعف تحت فشار قرار گیرد. چون هم تحت فشار ترامپ بود و هم پذیرش حماس که ترامپ کلی خوشحال شد و بنابراین چنین فرآیند صلحی به صلح نمی‌رسد حتی صلح حداقلی. چون وقتی می‌گوییم صلح، یک صلح حداقلیِ سلبی داریم. یعنی نبود جنگ و نبود خشونت که این حداقل است ولی این کفایت نمی‌کند و صلح باید صلح مثبت باشد و شرایط ایجابی درست کنید که حداقل حق حیات یک عده‌ای مردم را شما به رسمیت بشناسید. 
سوال: در نگاه شما این دو مرحله اتفاق نمی‌افتد، حتی حداقلی؟
دهقانی فیروزآبادی: نیست می‌گویند صلح اعراب و اسرائیل که هفتاد سال است که نیست، چه صلحی؟ نهایت صلح این است که جنگ نیست. جنگ هم سازمان یافته کلاسیک نیست، والا آن جا هر روز جنگ است. 
سوال: جمع بندی کوتاه بفرمایید. خیلی‌ها می‌پرسند و در ذهن دارند که حداقل در این مقطع زمانی با بسته شدن پرونده غزه، آیا رژیم صهیونیستی آرام خواهد نشست و یا نه در منطقه پرونده دیگری برای تنش و خشونت باز می‌کند؟
دهقانی فیروزآبادی: دو تا تئوری وجود دارد عده‌ای می‌گویند که انرژی که در غزه آزاد شود در یک جای دیگر فعال می‌شود که با توضیحاتی که ما دادیم بعید می‌دانم. 
فرضیه دوم این است که رژیم اسرائیل، بحران زی و جنگ بنیان است و گفتیم دولت پادگانی است و بلافاصله که آن جا آتش بس شود در جای دیگر عملیات نظامی به این شکل، البته ممکن است در یمن به خصوص در لبنان دوباره نقض آتش بس کند، وجود دارد ولی در مورد تجاوز مجدد به ایران اصلا اعتقادی ندارم.


نظرات شما