پنجشنبه ۱ آبان ۱۴۰۴

سیاسی

مروری بر زندگی سید مصطفی خمینی

مروری بر زندگی سید مصطفی خمینی
خبر یزد - انقلاب، نتیجه رشادت‌ها و شهادت بزرگانی، چون سید مصطفی خمینی بود.
  بزرگنمايي:

خبر یزد - انقلاب، نتیجه رشادت‌ها و شهادت بزرگانی، چون سید مصطفی خمینی بود. او یک عمر در سایه خورشید زندگی کرد.

خبر یزد


به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ؛ آذرماه بود و خورشید بی رمق پاییز وسط آسمان خودی نشان می‌داد که در خانه‌ی خدیجه خانم صدای نوزادی پیچید، اولین فرزندشان به دنیا آمد؛ پسری لاغر، اما زیبا با چشمانی سیاه، از چشم‌هایش هوش سرشارش مشخص بود. به پیشنهاد مادر، نامش را مصطفی گذاشتند هم اسم پدربزرگ.
آن روز‌ها رسم بود که بچه‌ها از چهار یا پنج سالگی به مدرسه می‌رفتند، مصطفی هم از چهار سالگی وارد مدرسه باقریه در قم شد. آنقدر به درس علاقه و در آن پشتکار داشت که در 27 سالگی به عالمی تمام‌عیار تبدیل شد.
جوان‌تر که بود سئوالی از پدر پرسید، جواب شنید: مگر خودت مجتهد نیستی؟ چرا از من می‌پرسی؟ مادرش گفت: اگر قبول دارید مجتهد است، چرا اجازهٔ اجتهاد به او نمی‌دهید؟» پدر پاسخ داد: «خیلی وقت است که قدرت استنباط احکام را دارد، اما به احترام آیت‌الله بروجردی، هرگز چیزی برایش نخواهم نوشت.»
سید مصطفی هم با تواضع و وارستگی، هیچگاه دنبال اسم و رسم و این حرف‌ها نبود. می‌گفت: «علم باید ما را از خود علم عبور دهد، نه اینکه در خودمان زندانی‌مان کند.» شاید همین اخلاصش بود که باعث شد، با وجود زندگی در سایه پدر، رنگ و بوی آقازادگی به خود نگیرد. ساده لباس می‌پوشید و ساده حرف می‌زد و در کلاس درس، چه هنگام مطالعه و چه تدریس، مثل طلبه‌ای فروتن رفتار می‌کرد و کسی فکرش را هم نمی‌کرد پسر حاج آقا روح الله باشد با این حال، در شهر به‌عنوان یکی از چهره‌های عالم و فاضل مشهور و محبوب بود.
زندگی سیاسی و مبارزاتی
آقا مصطفی حدود سی سالگی با مجتبی نواب صفوی آشنا شد و فعالیت سیاسی و مبارزاتی‌اش را آغاز کرد یک سال بعد از آشنایی با نهضت فدائیان اسلام و علنی شدن مخالفت‌های امام خمینی با رژیم پهلوی همراه امام شد. آقا مصطفی آنقدر جدی و شجاع بود که بعد از دستگیری امام خمینی در 15 خرداد 1342، با سخنرانی در صحن مطهر حضرت معصومه (س) در قم، قیام 15 خرداد را شکل داد و پیگیری‌هایش برای آزادی امام از زندان باعث شد رژیم، تحت فشار علما و مردم، حبس امام را به حصر خانگی تبدیل کند.
سال بعد هم بعد از سخنرانی امام علیه کاپیتولاسیون در تیرماه 1343 و تبعید ایشان به ترکیه، سید مصطفی همراه مردم به منزل علما در قم رفت تا علیه این اقدام رژیم چاره جویی کنند. ساواک که تجربه مبارزات سید مصطفی را داشت، او را دستگیر و پس از دو ماه به ترکیه و سپس عراق تبعید کرد.
اما نه دستگیری و نه تبعید هیچکدام جلو دار حرکت انقلابی سید مصطفی که صد در صد پیرو امام خمینی بود نشد در نجف، او دوباره در کنار امام قرار گرفت و با توجه به روحیه تواضع و مهربانی و حسن خلقی که داشت حلقه اتصال میان نسل پدر و نسل جوان‌تر شد.
در میان جلسات علمی و گفت‌و‌گو‌های طلبگی، گاه جمله‌هایی می‌گفت که بعد‌ها نماد آینده شد: «اگر این ملت بداند چه می‌خواهد، هیچ قدرتی در برابرش نمی‌ماند.» او مبارزه را از جنس شعار نمی‌دانست بلکه شجاعت و ایمانی که داشت چراغ راهش بود. در نشست‌های خصوصی با شاگردان، تأکید می‌کرد که پیش از هر قیام، آگاهی مردم لازم است. حجت‌الاسلام رحیمیان بعد‌ها نوشت: «انقلاب پیش از آنکه در خیابان‌ها رخ دهد، باید در فکر‌ها اتفاق بیفتد.»
این نگاه، جوهر اندیشه او بود: انقلاب ذهنی به‌عنوان مقدمه انقلاب اجتماعی.با اینکه چه در قم و چه در نجف امام خمینی (ره) بعنوان مرجع و رهبر نهضت شناخته می‌شد و ایشان هم می‌توانست بعنوان فرزندایشان اسم و رسمی برای خود داشته باشد اینکار را نکرد و خود را مطیع و شاگرد امام‌میدانست.هنوز هم طلاب قدیمی نجف از او به‌عنوان فردی فروتن و متواضع یاد می‌کنند. حجت‌الاسلام محتشمی‌پور می‌گفت: «در کربلا، وقتی یکی از عرب‌ها از او پرسید تو پسر خمینی هستی؟ خندید و گفت: نه، من فقط طلبه‌ای‌ام که باید بیشتر بداند.»
سید مصطفی در طول 12 سال اقامت در عراق، تمام تلاش خود را می کرد تا با رساندن پیام‌ها و اعلامیه‌های امام به انقلابیون در ایران آتش نهضت را روش نگه دارد بوی این فعالیت‌ها به مذاق ساواک خوش نمی‌آمد.
غروب ناتمام
اول پاییز 1356 بود. همسرش، خانم حائری، دربارهٔ آخرین دیدارش با همسر می‌گوید: «آن شب غیرعادی نبود، فقط آرام‌تر از همیشه بود. از نماز برگشت، نشست، مطالعه کرد و گفت امشب هوا خیلی سبک است.» صبح روز بعد، خبر رسید که سید مصطفی دیگر بیدار نخواهد شد.
مرگ ناگهانی او در 47 سالگی، نجف را بهت‌زده کرد پزشکان مرگ او را سکته قلبی تشخیص دادند و برای اطمینان بیشتر خواستار کالبد شکافی شدند که امام خمینی اجازه ندادند و گفتند نیازی نیست.اما مرگ شهادت‌گونه‌اش نیز پربرکت بود؛ وقتی خبر شهادت به ایران رسید، مراسم بزرگداشت او در قم، تهران و شهر‌های مختلف، بهانه‌ای برای اعلام مخالفت علنی با حکومت پهلوی شد و شعله انقلاب را افروخته‌تر کرد تا اینکه در بهمن 1357 مبارزات مردم به ثمر رسید و امام خمینی به کشور بازگشت.
انقلاب، نتیجه رشادت‌ها و شهادت بزرگانی، چون سید مصطفی خمینی بود.
پژوهشگر نویسنده: طیبه السادات حسینی


نظرات شما