خبر یزد - عبدالحسین تیمورتاش یکی از سیاستمدارانی است که جنبههای سیاه و سفید زندگی سیاسیاش باعث شده در تاریخ معاصر ایران ماندگار شود.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ؛ عبدالحسین تیمورتاش که خانزادهای مشهدی بود از 14 سالگی برای تحصیل به شوروی و سپس اروپا رفت وقتی به ایران بازگشت 25 ساله بود. به علت آشنایی با زبان انگلیسی و روسی در وزارت امور خارجه مشغول به کار و زمینه رفت و آمدش با رجال سیاسی فراهم شد.
تیمورتاش که بسیار باهوش و در عین حال قدرت طلب بود علاوه بر اینکه در روسیه توانست در میان اشراف و نخبگان روسیه نفوذ پیدا کند در ایران نیز خیلی زود پلکان قدرت را طی کرد. پدر تیمورتاش از خانهای سرشناس سبزوار به شمار میرفت به حکم پدر، نایبالحکومه منطقه جوین شد. این ناحیه، متشکل از چندین پارچه روستا و آبادی، یکی از مناطق مهم سبزوار شد بود. از 28 سالگی علاوه براینکه در مجلس شورای ملی دوم تا هشتم حضور داشت در سمت حاکم گیلان و کرمانشاه هم قرار گرفت.
ورود تیمورتاش به مجلس در سال و 1288 با نمایندگی مردم قوچان در مجلس دوم آغاز شد. او تا به سلطنت رسیدن رضا شاه از نمایندگانی بود که برای به قدرت رسیدن رضاخان تلاش زیادی کرد و نقش مهمی در پیشبرد سیاستهای انگلیس داشت.
به نوشته یحیی دولتآبادی در جریان انتخابات مجلس چهارم شورای ملی، عبدالحسین تیمورتاش جزو آن دسته از کاندیداها بود که به توصیه انگلیسیها به مجلس راه یافت تا از قرارداد 1919 دفاع کند. در این قرار داد ارتش و امور مالیه ایران تحت سلطه مستشاران انگلیسی قرار میگرفت.
نورمن وزیر مختار انگلیس در ایران در گزارشی در 25 نوامبر 1919 (3 آذر 1298) در این باره آورده است: «دیروز از سردار معظم خراسانی (تیمورتاش) شنیدم تمام آن نمایندگان که تاکنون روی عقیده قلبی با قرارداد (1919) موافق بودهاند، پس از جریانات اخیر و افشا شدن موضوع رشوهگیری وزرای سابق، بینهایت از وضع خود مأیوس و پریشان خاطر شدهاند، زیرا تاکنون خیال میکردند آنچه که شنیدهاند شایعهای بیش نیست، ولی از این به بعد که اصل قضیه تأئید شده است هر نمایندهای که در مجلس آتی به نفع قرارداد رأی بدهد ولو این که دیناری رشوه نگرفته باشد در نظر مردم به اخذ رشوه مظنون خواهد شد.».
اما مهمترین کار تیمورتاش ایفای نقش موثر در به قدرت رسیدن رضا خان است. در انتخابات مجلس پنجم که با دخالت گسترده عمّال رضا خان در سراسر کشور برگزار شد و تعداد زیادی از افراد مورد نظر به مجلس راه یابند تیمورتاش در صف حمایت از رضاخان ایستاد.
او در مجلس پنجم بسیار فعال و رئیس کمیسیون نظام بود و همین زمینه دوستی و نزدیکی او باعث دوستی اش با سردار سپه شد.
تیمورتاش حتی در مجلس حزبی تشکیل دادند که «حزب تجدد» نام داشت، اما در واقع حزب متحد رضاخان بود این خوش خدمتی از دید رضاخان دور نماند و در سال 1303 به عنوان وزیر فوائد عامه و مدتی بعد هم به سمت وزارت دربارمعرفی شد. از 25 آذر 1304، که عبدالحسین تیمورتاش مقام وزارت دربار را ازآن خود کرد روزبه روز قدرتمندتر شد.
مهدی قلی خان هدایت نخستوزیر رضاخان درآن دوره میگوید: «او وزیر دربار و دست راست و رافع بین شاه و هیئت و نافذ در هر کار طرفِ اعتماد شاه است و از سیاست آگاه. روزی در هیئت فرمودند [یعنی رضاشاه]که قول تیمورتاش، قول من است.»
حتی گفته شده رضاشاه در بدو سلطنتش پس از انتخاب تیمورتاش به مقام وزارت دربار به او گفته بود: «از امروز به بعد ما دو نفر ایران را اداره خواهیم کرد. کارهای نظامیاش با من و کارهای سیاسیاش با تو.»
تیمورتاش هم با استفاده از این فرصت در تعیین نخستوزیران، نمایندگان مجلس، کابینه دولت و... اعمال نظر میکرد.
دکتر محمد مصدق خاطره جالبی درباره دیدار خود با رضاشاه و تیمورتاش دارد. این دیدار در اعتراض به فرایند فرمایشی انتخابات مجلس هفتم شکل گرفت. مصدق درباره این دیدار روایت کرده است: «در آخر دوره ششم که انتخابات دوره هفتم شروع شده بود و دولت مداخله میکرد، توسط تیمورتاش از شاه وقت ملاقات خواستم و اظهار نمودم... خوب است در انتخابات مداخله نکنند تا نمایندگان حقیقی مملکت به مجلس وارد شوند و از مصالح عمومی دفاع نمایند. شاه تیمورتاش را خواست و از او سؤال کرد که مگر دولت در انتخابات مداخله میکند؟ [در حالی که تیمورتاش طبق دستور رضا شاه، انتخابات را مهندسی میکرد]جواب داد: نه. پس از آن رضا شاه به وی گفت: دکتر مصدق را قانع کنید که جعلیات را تکذیب کند. در اتاق تیمورتاش درباره انتخابات که دخالت دولت در آن اظهر منالشمس بود مذاکره شد. تیمورتاش اظهار نمود که در حضور اعلیحضرت غیر از آنچه گفتم، چیز دیگری نمیتوانستم بگویم. بیایید با هم صلح کنیم و لیست مشترکی که شش نفر از دولت و شش نفر از ملت باشند ترتیب دهید و قضیه را به این طریق حل نماییم. چون راه حلی که تیمورتاش پیشنهاد نمود با نظر من که آزادی انتخابات بود تطبیق نمیکرد، انتخابات به همانطوری که دولت میخواست، جریان خود را طی کرد.»
تیمورتاش علاوه بر اینکه قوه مجریه و مقننه را در دست داشت در ارتباطات خارجی نیز فعال بود. او درزمینه قرارداد نفتی دارسی ازطرف رضاخان مامور شده بود برای افزایش سهم ایران چانه زنی کند که البته هیچ گاه به نتیجه مثبتی برای ملت ایران نرسید.
به هر حال تیمورتاش در دوران 7 ساله وزارت درباری کارهای زیادی برای محکم کردن جایگاه رضاخان در کشور کرد از جمله سرکوب شدید مخالفان از جمله روحانیون و آزادیخواهان.
مخبرالسلطنه هدایت نخستوزیر میگوید: «در مجلسی که بودم و تیمورتاش و داور و حبیباللهخان شیبانی [حضور داشتند]، تیمورتاش صحبت از توپ بستن قم کرد.» تنها درگذشت مشکوک آقا نورالله بود که موجب شد پیشنهاد تیمورتاش مبنی بر حمله نظامی به قم عملی نشود.
افول ستاره بخت تیمورتاش
تیمورتاش همانطور که خیلی زود پلههای قدرت را بالا رفت خیلی سریعتر هم ستاره بختش افول کرد. در سال 1308 شاه تیمورتاش را از سمت وزارت فوائد عامه برکنار و کریم بوذرجمهری را جایگزین کرد.
ویلیامسن کنسول آمریکا در گزارشی در تاریخ 18 سپتامبر 1929 (27 شهریور 1308) نوشت: این جابجایی «باعث شده است که بسیاری گمان کنند شاه بر وزیر دربار خود خشم گرفته است. بخشی از افکار عمومی بر این است که تیمورتاش به زودی سقوط میکند... شکی نیست که اعتبار تیمورتاش به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.»
بازداشت تیمورتاش
عبدالحسین تیمورتاش هم مانند دهها نفر دیگر که روزی به رضاشاه خدمت کرده و سپس مورد غضب وی قرار گرفته بودند، سرانجام با سوءظن شاه مواجه شد. تیمورتاش و پسرش مهرپور در سفر تحصیلی محمدرضا پهلوی به سوئیس در 15 شهریور 1310 جزو همراهان اوب ودند.
تیمورتاش در این سفر چهارماهه به آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس هم رفت و با مقامات آنها درباره مسائل فی مابین صحبت کرد. در پایان این سفر تیمورتاش سری هم به روسیه زد و با وزیر جنگ این کشورملاقاتی محرمانه داشت. خبر این ملاقات به گوش شاه رسید و سوءظن رضاخان به وزیردربار بیشتر شد.
از طرف دیگر انگلیسیها هم که تیمورتاش دیگر برایشان سودی نداشت و حتی مانعی برای بستن قراردادهای نفتی پرسودتر میدانستند نقشه حذف او را تسریع کردند. روزنامههای اروپایی شروع کردند به تعریف و تمجید از تیمورتاش و او را مرد قدرتمند ایران و حتی قدرتمندتر از رضا شاه معرفی کردند. روزنامه تایمز چاپ بغداد در مقالهای نوشت بعد از رضاخان ایران از مردان وزین خالی نیست از جمله تیمورتاش. این بود که وقتی تیمورتاش به ایران برگشت کمتر از 2 ماه بعد زندانی شد.
تیمورتاش به زندانبانش درباره دستگیریاش گفته بود: «پس از بازگشت از سفر خارج از کشور، برای بازدید و اسبدوانی به همراه رضا شاه به شمال رفتیم. البته در زمان بازگشتم، اتفاقاتی افتاده و اوضاع هم عوض شده بود. خودم هم حس میکردم. در شمال پس از اتمام کارهای روزانه با رضا شاه قدم میزدم. او به من گفت: من عادلم یا انوشیروان؟ من مقتدرم یا نادر؟ من در خوف و رجا ماندم. اگر بگویم تو، مبالغه کردهام و اگر بگویم آنها، نمیشود. گفتم: چه عرض کنم. خودش گفت: من. بگو چرا؟ گفتم: چرا قربان؟ گفت به خاطر آنکه انوشیروان وزیر و مشاوری داشت، چون بوذرجمهر و نادر وزیر و مشاوری داشت، چون میرزا مهدی خان. من وزیر و مشاوری دارم مانند تو پدرسوخته. [بعد گفت] این فلان فلان شده را ببرید. مرا به سوی تهران حرکت دادند و عاقبت به زندان قصر آوردند.»
سیدحسن تقیزاده درباره سوءظن شاه نسبت به عبدالحسین تیمورتاش مینویسد: «رضاشاه به مرحوم تیمورتاش ظنین شده بود... در همان وقت که حبس بود، قصدش این بود بهتدریج او را در غیاب [علیاکبر] داور [وزیر عدلیه که آن ایام برای حل مسئله نفت به ژنو رفته بود] محاکمه بکنند و از بین ببرند... [احمد] متیندفتری آنوقت معاون داور بود. یک روز که آمد به هیأت وزرا، رضاشاه به او گفت: «آن کار چه شد؟ این را طول نده.» یک روز دیگر گفت: «این را تمام کن، آن رفیقش که بیاید رودربایستی درمیآید.»
مرگ تیمورتاش
روز 9 مهر 1312 عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار و مرد مقتدر رژیم پهلوی، در زندان درگذشت.دکتر قزلایاغ پزشک معتمد دربار پهلوی، علت مرگ تیمورتاش را سکته قلبی اعلام کرد. عباسقلی گلشائیان که با پزشک مذکور دیدار داشت نوشته است: از آنجا - زندان قصر - بیرون آمدیم... وقتی به دیوان جزا رسیدیم دیدم دکتر قزلایاغ بهقدری ناراحت است که روی صندلی افتاد. قند داغ خواست، خورد بعد از مدتی... گفت یک چیزی میگویم، اما قسم بخور که به کسی چیزی نگویی... تیمورتاش نمرد بلکه او را مسموم کردهاند. مسلم است او را کشتهاند. گفتم پس چرا تصدیق کردید که به مرگ طبیعی مرد؟ گفت میخواهی من هم مثل او بشوم؟!
بنا بر قول مشهور، پزشک احمدی با تزریق آمپول هوا تیمورتاش را از پا درآورد. در نهایت عبدالحسین تیمورتاش در 52 سالگی به دستور رضاخان کشته شد و بدون هیچ تشریفاتی در مقبره خانوادگی اش در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. رضاشاه بعد از مرگ تیمورتاش گفت از اول عالم چنین فردخائنی وجود نداشته است.
نکته پایانی
هر چند خیانت تیمورتاش به مردم ایران در به قدرت رساندن رضاخان، قتل سردار حشمت از یاران میرزاکوچک خان جنگلی علیرغم امان دادن به او و یارانش و همچنین سرکوب قیام لارستان شهید خیابانی و همچنین همراهی با رضاخان در چپاول اموال ملت ایران برکسی پوشیده نیست، اما خیانت انگلیس به تیمورتاش که از هیچ تلاشی در به ثمرنشاندن نقشه آنها برای به قدرت رساندن رضاخان کوتاهی نکرد درس آموز و عبرت انگیز است.
نویسنده و پژوهشگر: طیبه السادات حسینی