خبر یزد - در این مراسم که با حضور جمعی از مدیران ادوار کمیته امداد امام خمینی (ره) در دفتر حفظ و نشر آثار استاد عسگراولادی برگزار شد، تعدادی از همکاران ایشان به ارائه بحث و بیان خاطره پرداختند.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، عصر امروز جمعه 16 آبان هم بهمناسبت دوازدهمین سالروز درگذشت حبیبالله عسگراولادی مراسم یادبودی با اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد فائق تهران با سخنرانی حجتالاسلام پناهیان برگزار شد.
بخشهایی از مطالب ارائه شده در این نشست به این شرح است.
علیرضا اسلامی دبیر نشست و عضو دفتر حفظ و نشر آثار استاد عسگراولادی:
در این نشست سعی میشود که به ابعاد مدیریتی ایشان در حوزه کمیته امداد امام خمینی می پردازیم.
حضرت امام در معرفی ایشان فرمودند شما آقایان از انقلابیون اول نهضت اسلامی بودهاید زندانها کشیدهاید و زجرها دیدهاید در سال شصتو دو در مورد استاد عسگراولادی فرمودند ایشان هم نظیر آقای مرحوم عراقی از اول نهضت همراه بود و زحمت کشیده و من او را مرد بسیار صالح و بسیار فداکاری میدانم. باز در سال شصتویک فرمودند جناب آقای حبیبالله عسگراولادی را که سوابق طولانی با اینجانب دارند و ایشان شخص صالح و کارآمد و متدینی هستند برای کاری منصوب فرمودند.
تعبیر مقام معظم رهبری هم این بود که مجاهد صادق و یار وفادار و معتمد امام راحل و عزیزان دیگر هم تعاریفی داشتند که در این کتاب حبیب دلها همه آمد.
چند کتاب از ایشان چاپ شده یکی خاطرات حبیبالله عسگراولادی است که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی آقای کیمیا فر تدوین کردند و دیگری اسناد پرونده ایشان در ساواک است البته یه کتابی هم آقای اکبر خلیلی که از حاج آقا فرصتهایی رو میگرفتند و با ایشان مصاحباتی میکردند، جمعآوری کردند.
کتابی به نام سلسله درسهای اخلاق اسلامی را از ایشان بعضی از عزیزان در حزب جمهوری چاپ کردند که ایشان البته آن زمان موافق نبودند و نگذاشتن نشر اینها ادامه پیدا کند و بقیه تولیدات و آثارشان چاپ بشود.
کتابی هم در زندان نوشتند که نمایشنامهایست بهنام گلخار زندگی که قبل از انقلاب چاپ شد.
در اواخر حیات ایشان درخواست کردیم که دفتری برای نشر آثار ایجاد شود و ایشان موافقت کردند و امیدواریم دفتر در حفظ و نشر آثار استاد عسگراولادی که در این حسینیه است بتواند جلسات خاطرات را جمعبندی، آماده و پخش کند و از عزیزان هم درخواست میکنیم که مطالب مرتبط با حاج آقای عسگراولادی اعم از صوت، تصویر و خاطرات را برای سایت این دفتر ارسال کنند.
علیرضا اسلامی در کلاسهای تفسیر قرآن و در شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با حبیبالله عسگراولادی همکاری داشت.
حمیدرضا ترقی عضو هیئت امنا کمیته امداد امام خمینی (ره):
آقای عسگراولادی سعی داشت کمیته امداد را با کمترین هزینه حفظ بکند و تقریبا هزینه جاری ما بین هشت تا ده درصد بود یعنی جز کمهزینهترین نهادهای کشور.
همیشه دقت میکرد که بههیچوجه اعتبارات و بودجه امداد در خارج از مسیر شرعی مورد استفاده قرار نگیرد، اما خیلی بسته هم عمل نمیکردند که دست و پای مسئولان را برای خدمت بگیرند، بلکه از طریق راهکارهایی که نشان میدادند هم رعایت بیت المال را مورد تاکید قرار میدادند و هم برای انجام کارها جهت میدادند. به نیروهایی که آنها را میشناخت اختیار میدادند البته این اختیار همراه با نظارت هم بود که در سطح وسیعی از شهرستانها انجام میشد.
امکاناتی که در اختیارشان بود را هم برای انقلاب استفاده میکردند مثلا اختصاص مکان به اتحادیه انجمن اسلامی دانش آموزان سعیاش بر این بود که بفهمیم خواسته رهبری در عرصه سیاسی و هم در عرصه امدادی از ما چیست و همان را دنبال کنیم. مقام معظم رهبری هم تا زمانی که آقای عسگراولادی بود بههیچوجه ساختار کمیته امداد را تغییر ندادند و مقید بودند که هرچه آقای عسگراولادی میگویند همان در امداد عمل بشود. در همه تصمیماتی که شورای مرکزی کمیته امداد گرفته آیتالله خامنهای فرمودند، چون آقای عسگراولادی این نظر را داشتند و موافق هستند من هم با این تصمیم موافقم.
بهعنوان دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی هیچ تصمیم یا موضعی را بدون مشورت با شورای مرکزی حزب و هیئت رئیسه شورای مرکزی اتخاذ نمیکرد. اگر میخواست با یک مسئول در کشور بهعنوان یک شخصیت حزبی ملاقات و مذاکره بکند در مورد موضوعات بحث حتما مشورت میگرفت و حتی اگر فرصت جلسه نبود ایشان باز تلفنی از همه مشورت میگرفتند. در کمیته امداد هم هیچ تصمیمی را بدون نظر نهایی شورای مرکزی انجام نمیدادند، حتی گاهی اگر شورا با نظر ایشان مخالف بود نظر مخالف را میپذیرفت، چون نظر جمع برایشان مطرح بود.
روزهای جمعه عمده وقتاش صرف مراجعات عمومی بود؛ معمولا در دفتر کارشان در کمیته امداد خیابان سمیه مینشستند و به مراجعهکنندهها نوبت میدادند تا آنها مشکلاتشان را مطرح کنند.
حمیدرضا ترقی در شورای مرکزی کمیته امداد امام خمینی (ره) و حزب مؤتلفه اسلامی با حبیبالله عسگراولادی همکاری داشت.
حسین انواری عضو هیئت امنا کمیته امداد امام خمینی (ره):
نیروهای کارگزار نظام باید رشد و تعالی پیدا کنند و مدیریت در این فضا مدیریت من دستور میدهم و بایست اجرا بشود نیست! این مدیریت مدیریت جذب دلهاست.
همه عزیزانی که با امداد ارتباط داشتند یک رابطه معنوی و نمیدونم تصویر بکنم به چه شکل بدی این جاذبه ملات این کار جمعی بود امداد و این گستردگیش در کل نقاط کشور این نبود که واسه یه اداره باشد حالا این اداره بخواد که یه فرمانده داشته باشه اینطور نبود بنابراین آنچه که اصل مسئله بود در نگاه ایشون این بودش که ما باید آدم بسازیم و نیروهایی که در امداد کار میکنن باید تعالی پیدا کنن رشد پیدا بکنن تو زمینههای مختلف خب این معنیش این هستش که ما بها بدیم به کار کارشناسی بها بدیم به کار ابتکارات مدیران بها بدیم.
آقای عسگراولادی تحزب را لازمه مردمسالاریدینی که جز شعارهای اساسی انقلاب بود میدانست. یعنی معتقد بود مردمسالاریدینی بدون تحزب امکانپذیر نیست و نیروهای متفرق میبایستی سازماندهی و هدایت بشوند. ایشان این اهتمام را قبل و بعد انقلاب در حزب موتلفه اسلامی داشت.
و رفتار ایشان در حزب موتلفه و رفتارشان در امداد در هم تداخل نمیکرد یعنی، چون یک نگاه به تحزب دارند بگوید هرکسی جز حزب ما نیست طردش کنیم یا نگاهمان به او عوض بشود. نگاه حزبیاش در جای خود محفوظ بود ولی معتقد بود شایستگان باید در مسند قرار بگیرند.
حسین انواری در شورای مرکزی کمیته امداد امام خمینی (ره) و حزب مؤتلفه اسلامی با حبیبالله عسگراولادی همکاری داشت.
امیر والی قائم مقام سابق کمیته امداد بشاگرد:
برادرم حاج عبدالله والی، چون از قبل انقلاب با حاج آقا ارتباط و همکاری داشت مثل برادر بزرگتر او را قبول داشت و یک ارادت ویژهای به ایشان داشت. یادم هست اولین سفری بود که حاج آقا عسگراولادی آمدند به منطقه سال شصتویک بود و، چون آن روزها بشاگرد راه زمینی درستی نداشت با هلیکوپتر آمدند ما آنجا هیچ امکاناتی نداشتیم و شب را در چادر خوابیدند. بعد از آن سفر شاید سه یا چهار ماه طول کشید که زمینی آمدند و مسیر را ارزیابی میکردند. بشاگرد دورترین منطقهای بود که ما فعالیت داشتیم در استان هرمزگان و با اینکه این مسیر هجده ساعت زمان میبرد ولی حاج آقا هیچوقت احساس خستگی نمیکرد و هر آن که میگفت کار همان موقع باید انجام میشد.
منطقه را خودش شخصا میآمد و با اخوی ما حاج عبدالله بررسی میکردند در منطقه میچرخیدند تا یک بررسی کامل داشته باشند. بعد از این بازدیدهایی که داشتند نشستند با حاج عبدالله صحبت کردند که اینجا باید کار بکنید. حاج عبدالله هم گفت شما شرایط را دیدید، کمک کنید که این منطقه حرکت بکند. حاج آقا گفت در رابطه با مسائل مالی شما اصلا هیچ فکری نکن فقط قول بده که سه سال یا بیشتر حضورت در این منطقه باشد! حاج عبدالله گفت چشم.
کار کمیته امداد بشاگرد فقط این نبود که به محرومین و مستمندان کمک کند، چون آنجا همه خانوادهها باید میرفتند زیر پوشش امداد و خانوادهای نبود که از کوچکترین امکاناتی برخوردار باشه شما حساب بکنید آنجا حتی یک سرویس بهداشتی هم نداشت.
حاج عبدالله آنجا کار را شروع کرد و گفت باید راهسازی بکنیم! کمیته امداد خب راهسازی نداشت ولی حاج آقا عسگراولادی تقبل کرد. حاج عبدالله بعد خیرین را پای کار آورد و از سال شصتوشش هم اردوهای جهادی را راه انداخت و گفت ما باید هزینههای این اردوها را تامین کنیم که اینها بازوهای خوبی میتوانند برای امداد باشند و حاج آقا عسگراولادی و عزیزان شورای کمیته امداد همگی قبول کردند و بعد ادامه کار افتاد دست بچههای عزیز جهادی.
منطقهای که روزی یک معلم نداشت و باید از اصفهان، سیرجان یا بندرعباس میآورد امروز پزشک، فرماندار، شهردار، اساتید دانشگاه و معلم از خودش دارد و زمانیکه حوزه علمیه بشاگرد تاسیس شد حاج آقا عسگراولادی خیلی خوشحال بودند و وقتی آمدند آنجا گفتند بهترین حرکتی که در بشاگرد انجام شده این حوزه علمیه است. همان حوزه امروز بالای هزار طلبه دارد که بعضی از آنها درس خارج میخوانند و یکی از همان طلبهها عضو مجلس خبرگان رهبریست.
این هم بر اساس آن دیدگاه حضرت امام که فرمودند انشاالله در بشاگرد سربازان خوبی برای امام زمان تربیت میشود؛ و حالا الحمدالله دیگر از بشاگرد بهعنوان یک منطقه محروم نام نمیبریم.
حبیباله توسلی از شاگردان استاد عسگراولادی:
در اوایل دهه شصت جو خاصی در مجلس حاکم بود و یکی دو نماینده علیه ایشان به شدت جوسازی میکردند که عسگراولادی دارد در شمال تهران خانه میسازد. یکی از نمایندگان آمد سراغ ایشان و گفت شما چرا جواب نمیدهید؟ بالاخره برای اولین بار تحملشان تمام شد و به آقای کروبی مراجعه کردند و از وضع مالیشان توضیحاتی دادند و گفتند چرا اجازه میدهید این مطالب در مجلس گفته بشود؟ چند رایزنی دیگر هم کردند و بالاخره پیغامی را توسط حاج احمد آقا به امام دادند که جوی که در مجلس و بازار علیه من هست این به من ارتباط ندارد و به برادر من مربوط است! به امام بگویید من زمانی که از زندان آزاد شدم زندگیام صفر بود و الان زیر صفر است و در این لحظه سیصدهزار تومان بدهکار هستم.
بعدها حاج آقا نقل کردند که وقتی این پیام به امام رسید ایشان ده دقیقه با ناراحتی در منزل قدم زدند و بعد به حاج احمد آقا گفتند این سیصدهزار تومان را ببر بده به آقای عسگراولادی و بگو این از مالکیت شخصی من است!
محمد محمدی فرد معاون بینالملل سابق کمیته امداد:
در سفری به تاجیکستان در خدمت حاج آقا بودم در مراسم تودیع و معارفه مدیران جدید و قدیم کمیته امداد تاجیکستان؛ فردی ایرانی آمد و گفت من چند صد میلیون بدهی بارآوردم و آمدم اینجا که دست طلبکار به من نرسه اگر بتوانم چهار پنج هزار دلار وام بگیرم میتوانم اینجا کاسبی کنم زندگیام را جمعوجور کنم و طلبکارهایم را راضی کنم. فردای آن روز در حضور مدیر جدید و قدیم امداد تاجیکستان به حاج آقا گزارش آن فرد را ارائه کردیم؛ حاج آقا گفتند نظر شما چیست؟ گفتم خودش میگوید بدهکار است پنج هزار دلار هم وام میخواهد و تضمین هم ندارد بدهد! حاج آقا از مدیر قدیم و جدید تاجیکستان هم نظر خواستند آنها هم همان حرف مرا تکرار کردند. حاج آقا گفتند که ضامناش من! اگر سفارت وضعیت اعسار ایشون را تایید میکند وام را به او بدهید. بعد این را اضافه کردند که در این منطقه منافقین و سلطنتطلبها تور انداختند تا افراد را جذب کنند شما به این فکر نمیکنید که از ضعف چنین آدمی علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند.
سید جواد رضوی رئیس سابق دفتر نمایندگی کمیته امداد در تاجیکستان:
در زمانی که مدیر اردوگاه فرهنگی کمیته امداد در مشهد بودم در جلسهای با حاج آقا عسگراولادی بحث توسعه اردوگاه برای احداث سالن ورزشی مطرح شد یکی از مدیران به حاج آقا گفت کارخانهای را در جاده قوچان پیدا کردیم که این دوازده میلیارد میارزد ولی، چون مالک آن ورشکست شده و مشکلاتی دارد راضی ست آن را هشت میلیارد بدهد. حاج آقا گفتند برویم ببینیم. بعد که برگشتیم حاج آقا گفتند ما همانطور که مراقب هستیم به کمیته امداد اجحافی صورت نگیرد اگر خواستید آنجا را بخرید مبادا اجحافی به آن بنده خدا صورت بگیرد، اگر خواستید بخرید و بقیه مسائل انجام شد حتما این خرید باید به قیمت درست صورت بگیرد!
حبیبالله عسگراولادی نماینده ولیفقیه در کمیته امداد امام خمینی (ره) و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که از ابتدای نهضت در هیئتهای مؤتلفه اسلامی همراه امام بود و سابقه 12 سال زندان و تبعید در رژیم پهلوی را داشت، 14 آبان 1392 درگذشت.