خبر یزد - تحلیلگران لبنانی و منطقهای در گفتوگویی مشترک تأکید کردند جنگ روانی گسترده رسانههای غربی برای القای ضعف لبنان، در برابر نمایش قدرت مردمی مقاومت و بازسازی ساختار فرماندهی حزبالله، ناکام مانده است.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، آقایان محمد شمص و مهدی فیروزکوهی، کارشناسان مسائل لبنان و غرب آسیا در برنامه گفتگوی ویژه خبری دوشنبه شب صدا و سیما، آخرین تحولات سیاسی و امنیتی لبنان را بررسی کردند و به پرسش ها در این باره پاسخ دادند. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
سوال: سوالی که الان در فضای رسانهای مطرح است و حدود یک ماهی است یعنی اگر برگردیم حتی قبل از یک ماه برخی از شبکههای تلویزیونی را نگاه کنیم جوری آنها صحبت میکنند حتی در قالب خبر نه تحلیل که انگار رژیم صهیونیستی ساعات آینده حمله گستردهای را به لبنان آغاز می کند و این حمله بیسابقه خواهد بود و همه چیز را تار و مار میکند. این جنگ روانی چه ارتباطی دارد با اصل موضوع جنگ و هدف آن چیست؟
شمص: بعد از جنگ 67 روزه که سال گذشته در سپتامبر 2024 علیه لبنان شروع شد و در این جنگ اسرائیل نتوانسته به اهداف خودش برسد و بعد از توافق آتش بس توافق بین لبنان و رژیم صهیونیستی بعد از مذاکرات غیر مستقیم این توافق که بر اشراف آمریکا و فرانسه در کمیتهای به نام کمیته اشراف بر آتش بس به عنوان مکانیسم این کمیته به کار خودش عمل نکرده و در این توافق چهار بند اساسی وجود دارد آتش بس، خروج رژیم صهیونیستی از روستاهای مرزی جنوب لبنان که اشغال شده و ورود ارتش لبنان با حضور 10 هزار سربازن ارتش لبنان و خلع سلاح حزب الله از منطقه جنوب رودخانه لیتانی همان روستاهای مرزی، اما متاسفانه بعد از آتش بس
سوال: جمع آوری سلاحهای موجود در جنوب رودخانه لیتانی یعنی در مناطق مرزی جنوب لبنان با فلسطین اشغالی
شمص: بله این روستاهای مرزی که چند کیلومتری مرزی است و این توافق شده است ارتش لبنان دولت لبنان به این توافق عمل کرده، حزبالله به این توافق عمل کرد و تعهد کرد، اما اسرائیل از آن روز تا الان 6000 بار به حریم لبنان تجاوز کرده تجاوز هوایی و عملیات زمینی و بمباران روزانه پهپادها و جنگندهها
سوال: و بخشهایی از جنوب لبنان را در مناطق مرزی اشغال کرده است.
شمص: بله در جنگ 67 روزه اسرائیلیها نتوانستند بیشتر از 500 متر و حداکثر یک کیلومتر وارد سرزمین لبنان شوند، اما بعد از آتش بس آنها وارد شدند و تعدادی از روستاهای زیاد از جنوب لبنان را اشغال کردند. با حمایت آمریکا در این 6000 تجاوز حدود 370 نفر از لبنانیها غیرنظامی شهید شدند و روزانه میبینیم آنها تجاوز میکنند، آمریکا و اسرائیل به اهداف خودشان در این جنگ 67 روزه نرسیدند و تلاش دارند بعد از این جنگ از راه نظامی که شکست خوردند از راه سیاسی و فشار دیپلماسی و محاصره اقتصادی به اهداف خودشان برسند. الان آزادی عمل نیروهای اسرائیلی در این توافق وجود ندارد، اما آنها دارند عمل میکنند، تجاوز میکنند میگویند آزادی عمل برای مراقبت از وضعیت حزب الله در لبنان. جالب است دیروز روزنامه معاریف روزنامه معروف اسرائیلی دوباره مطلبی درباره این توافق منتشر کرده و به این چهار بند اشاره کرد و گفتند هیچ بند دیگری وجود ندارد. با اینکه خیلیها میگویند نه اسرائیلیها حق آزادی عمل دارند و از این حرفها خلاصه الان اسرائیل با همکاری آمریکا فشار حداکثری علیه لبنان برای تحمیل مذاکرات مستقیم دولت لبنان با رژیم صهیونیستی برای ایجاد توافق امنیتی با اسرائیل شبیه توافق امنیتی سوریه با اسرائیل که الان احمد الشرع دنبال آن است و به احتمال زیاد در واشنگتن به توافقی برسد. این فشار سیاسی و موج تبلیغاتی و جنگ روانی هدفشان این است که مردم لبنان، دولت لبنان را بترسانند و مجبور کنند تسلیم شوند. یعنی اسرائیل هیچ چیز نمیدهد و همه چیز میخواهد. توافق امنیتی، آزادی عمل در کل لبنان، خلع سلاح حزب الله و عادی سازی روابط لبنان با اسرائیل، اما در مقابل آن اسرائیل آتش بس نمیکند میگوید آزادی عمل، من اینجا هستم تا هیچکس در لبنان به عنوان تروریستها نباشد. به عنوان مثال امروز هیئت بلندپایه از وزارت خزانه داری آمریکا به لبنان آمدند و با دولت لبنان مذاکره و تهدید کردند گفتند اگر فشار اقتصادی حداکثری علیه حزب الله لبنان شروع نشود، دولت لبنان محاصره میشود و به خصوص سازمانها و ارگانهای مالی حزب الله، چون از نظر نظامی آنها شکست خوردند فشار سیاسی برای خلع سلاح حزب الله باز هم به نتیجه نرسیدند بعد از موضعگیری ارتش لبنان الان محاصره مالی شروع خواهد کرد.
سوال: آمریکا در سطح جهان ابر قدرت است این را نمیشود انکار کرد و این ابرقدرت الان یک سال است که با تمام توان سر به سر حزب الله گذاشته در لبنان و شما اشاره کردید سفر دیروز هیئت آمریکایی به لبنان برای محاصره حزب الل.ه یعنی اینکه آنها هنوز به اهدافشان در لبنان نرسیدند و در این فضا ما اصل جنگ را نمیتوانیم انکار کنیم، اما اینکه این جنگ در بخش روانی در فضایی که الان سعی میکنند در لبنان القا کنند به گونهای صحبت میکنند که باید لبنانیها بپذیرند شکست خوردند و بر اساس این واقعیت باید به اسرائیل هر امتیازی که میخواهد را بدهد. آقای دکتر فیروزکوهی آیا این فضایی که آمریکاییها تلاش میکنند که در یک سال گذشته به خصوص در ماههای اخیر و این یک ماه اخیر این را در فضای افکار عمومی لبنان و سیاسیون لبنان و مطبوعاتی لبنان القا کند که لبنان باید امتیاز دهد بدون، چون و چرا و به عنوان طرف شکست خورده جنگ امتیاز را بدهد به نظر شما در واقعیتهای سیاسی لبنان این موضوع امکانپذیر است؟
فیروزکوهی: واقعیت این است که منازعات چه به شکل جنگ یا چالش باشد دو سمت دارد. یک طرف خواست حریف است. بله قطعاً آمریکاییها دنبال حداکثر بیشینه سازی منافع خودشان از وضعیت هستند طبیعی است ولی یک سر هم بازی رقیب است. اینطور نیست که آمریکاییها هم فعال مایشاء باشند. این هم نیست که مثلاً یک ابرقدرتی هستند که هر وقت اراده کردند توانستند اراده خودشان را محقق کنند. بارزترین شکست ایالات متحده با همه هیمنه و ادعایش شکست آمریکا در برقرار کردن آتش بس بین روسیه و اوکراین بود. یعنی نشان داد نمیتواند اقدام عملی کند یا شکست دیگرشان در حوزه سوریه در حال رخ دادن است ولی اینکه رقیب آمریکاییها، روسها در دولت جولانی که آمریکاییها هیچ ابایی نداشتند که بگویند ما روی کار آوردیم و به درخواست اسرائیل داریم تحریمهایش را لغو میکنیم که باید این دو گزاره را کنار هم، عمیقتر تحلیل کنیم. با وجود این روسها در سوریه حضور پیدا میکنند و قلمرو گستری میکنند یعنی این شکست آمریکاییها، واقعیت ماجرا این است که آمریکاییها ارادهای دارند و میخواهند اراده خودشان را تحمیل کنند، اما آیا توانش را از حیث اجتماعی و ساختار موجود در داخل لبنان دارند خیلی محل ابهام است. این گزاره به ویژه اینکه در داخل لبنان صرفاً موفق شدند یک بخشی از جریان راست مسیحی را آن هم یک بخشی اش را با خودشان همراه کنند.
سوال: آنها که تکلیفشان مشخص است از اول هم آنها با جریان آمریکایی یعنی جلوتر از آمریکاییها هستند.
فیروزکوهی: بله فقط با همینها دارند ملاقات میکنند. یعنی همینها نشان میدهد که قدرت آمریکاییها به چه حد نازل شده و وضعیت اجتماعی لبنان را به خوبی مطالعه میکنند و میبینند که با همه آن فشارها نتوانستند ثمری را بچینند. این واقعیتی است که از 7 اکتبر به این طرف از مقامات عمده جریان سنی عضو ائتلاف 14 مارس موضعگیری علیه حزب الله شاهد نبودیم و این برای آمریکاییها کاملاً قابل تامل است. یعنی از رجال عمده جریان 14 مارس جریان سنی موضع علنی ندیدیم مثلاً علیه سلاح حزب الله و آمریکاییها میدانند که در شرایط کنونی لبنانیها نسبت به سلاح حزب الله نگاهشان به اصطلاح لبنان است و این را کاملاً حس میکنند و کاملاً باور دارند و توده اجتماعی رفتارهای آمریکایی را بر نمیتابد. لذا میبینید تمام تعاملاتشان در حوزه دیپلماسی رسمی میچرخد و روی حوزه دیپلماسی رسمی هم متمرکز هستند بر وزرای منتسب به شخص نخست وزیر یا وزرای منتسب به جریان کتائبی یا قبادی. از این جهت خیلی وضعیت تغییری نکرده آمریکاییها با همه این حرفهایی که راجع به کنترل مراودات مالی در سیستم بانکی لبنان دارند میدانند لبنان در حوزه اقتصادی به علت آن انفجار 4، 5 سال پیش دچار گسست اقتصادی شده فلذا میخواهند با فشار بر آن عقبه، اجتماعی را علیه حزب الله تحریک کنند که امر واضحی است که عقبه اجتماعی بیدار شده و این را برنمیتابد و میداند هر نوع عقب نشینی یعنی عقب نشینی از عزت لبنان. البته متغیرهایی در سطح منطقه دستخوش تغییر شده که بارزترین آن تغییر حکومت در سوریه و روی کار آمدن حکومت آمریکاگرا در سوریه است و جدا شدن سوریه از کل حتی از آن بلوک شرق سابق از دیدگاه آمریکاییها این فرصتی بینظیر است که باید از آن استفاده کنند ولی این هم نیست که بتواند فعال مایشاء باشند. همین الان با تعارض منافع در حوزه سوریه مواجه هستند از یک طرف نمیتوانند ترکیه را رها کنند از یک طرف رژیم صهیونیستی را؛ لذا اینکه بتواند این منازعه را در سطح حد اعلای خودش بتواند مدیریت کنند خیلی مبهم و راز آلود است. برای آمریکاییها این هم که الان جولانیها را به کاخ سفید راه دادند و با او گفتوگو میکنند ناشی از همین اساساً آمریکاییها این نیستند که بخواهند امتیاز دهند. اسرائیلیها هم به تبع آمریکاییها همین روحیه را دارند. اگر جایی امتیازی میدهند ناشی از این است که حس میکنند نمیتوانند مقاومتی داشته باشند و این واقعیت است. آمریکاییها هم قدرت تمام کنندگی خودشان را خیلی وقت است از دست دادهاند که مصداق دیگر خودش را در منطقه در برابر جریان انصارالله در دولت قانونی یمن شاهدش بودیم که همین عقب نشینی را داشتند این وضعیتی است که آمریکاییها در لبنان هم با آن مواجه هستند.
سوال: آقای دکتر شمص در یک سال گذشته چند بار شاهد این موج تهدید و جنگ روانی بودیم. بعد از تشییع تاریخی پیکر شهید سید حسن نصرالله این موج خوابید و بعد دوباره اوج گرفت. اتفاقی که در بیروت اخیراً افتاد تجمع تاریخی پیشاهنگان حزب الله در ورزشگاه بیروت، تصویر کاملا روشنی بود که در تاریخ لبنان و حتی جهان هم شاهد چنین تجمعی نبودیم. این هم ضربه سنگینی وارد کرد به جنگ روانی آمریکاییها. الان دوباره موج جدید شکل گرفته و همراه شده با گسترش حملات هوایی رژیم صهیونیستی. مثلاً امروز در تمام لبنان شاهد پرواز گسترده هواپیماهای جنگ رژیم صهیونیستی و پهپادهای شناسایی و تهاجم این رژیم بودیم. در چند مورد هم در منطقه بقا در شرق لبنان چند جا را بمباران کردند و در جنوب لبنان هم همینطور، وضعیت فعلی آیا به همین شکل ادامه خواهد یافت یا شاهد جنگ جدید خواهیم بود. چون متاسفانه وضعیتی که در لبنان است دولت لبنان فقط نمیشود گفت همدست رژیم صهیونیستی است یعنی هیچ کاری نمیکند یا نمیتواند بکند.
شمص: بعد از آتش بس سال گذشته آمریکا و اسرائیل، چون از نظر نظامی شکست خوردند و به اهداف خودشان نرسیدند، دنبال انتخاب رئیس جمهور لبنان بودند و رئیس جمهور لبنان از طرف آمریکا تحمیل شد و فرستاده ویژه آمریکا در آخرین مصاحبه خودشان گفت دولت لبنان دولت ضعیفی است و هیچ کاری نمیتواند بکند. پس انتخاب ما راه سیاسی است و برنامه آمریکا در لبنان برای اینکه حزب الله خلع سلاح شود و آن را ضعیف کنند گفتند این برنامه ظاهراً نتیجه نداد باید برگردیم به همان فشار سیاسی همراه با فشار اقتصادی. لذا اسرائیلیها همراه با آمریکا تکنیکی به نام تکنیک ضرب الاجلها دارند. هر هفته، هر ماه ضرب العجل تعیین میکنند، میگویند این ماه اگر حزب الله سلاح تحویل ندهد چنین میکنیم، جنگ گستردهای میشود. یک سال است که این حرفها را میشنویم از سفرای اروپایی و سفرای کشورهای عربی فرستادههای آمریکا و این هدف اصلی فشار حداکثری سیاسی و چون جناح سیاسی هوادار آمریکا در لبنان قویتر شده یعنی حمایت آمریکا از نظر امکانات مالی، امکانات رسانهای، حمایت کشورهای عربی خلیج فارس، عربستان و امارات، آمریکا و عربستان چندین سال پیش گفتند ما دیگر در لبنان زیاد هزینه نمیکنیم، چون دیگر فایده ندارد و قدرت حزب الله و مقاومت زیاد است، اما الان آنها اعتقاد دارند این فرصت مناسب بعد از جنگ 67 روزه بتوانیم با پشتیبانی.
سوال: به نظر شما فرصت مناسبی نیست برایشان؟ الان سید حسن نصرالله در موقعیت رهبری حزبالله نیست، به هر حال جنگ 67 روزه ضربات زیادی به لبنان زد و صدمات زیادی به این کشور وارد کرد. نظام حامی مقاومت در سوریه سقوط کرد و جریان مسیحی دست راستی که سابقه طولانی دارند برای مزدوری برای رژیم صهیونیستی، اینها الان دور گرفتند و صدایشان خیلی بالا رفته شرایط خیلی سختی است. الان در این شرایط نقطه قوت حزب الله که آمریکا نمیتواند آن را از بین ببرد چیست؟
شمص: شکی نیست که شرایط فرق کرده بعد از سقوط سوریه و شهادت سید حسن نصرالله، اما اسرائیلیها، آمریکاییها ولبنانیها اعتقاد دارند که حزب الله خودش را بازسازی کرده است. دوباره تشکیلاتشان را درست کردند از نظر نظامی پایگاه مردمیشان نه فقط ضعیف نشده بلکه بیشتر شد و نمایان شده. اشاره کردید تشییع جنازه شهید نصرالله و شهید هاشم صفی الدین همینطور تجمع بزرگ پیشاهنگان که 75 هزار نفر از نوجوانان و کودکان جمع شدند که در کل جهان بیسابقه بود و مردم متوجه شدند و جهان متوجه شدند که حزب الله قوی است، پایگاه مردمی اش قوی است و از نظر نیروهای نظامی شان بازسازی کرده و آن ضعف امنیتی و نفوذ امنیتی آمریکا و اسرائیل را حزبالله ترمیم کرده است لذا الان حزب الله با قدرت و مدیریت و با کنترل بهتر میتواند مقابله کند. آنها جنگ را شروع کردند و جنگ علیه لبنان از سال 2006 مطرح شد. یعنی بعد از سال 2006 اسرائیلیها طرح حمله به لبنان را آماده کردند و نتانیاهو بعد از 7 اکتبر روی میز دولت گذاشته و گفته ما حمله به لبنان را شروع میکنیم و بعد عقب انداختند و حزب الله هم حملات پشتیبانی از غزه را شروع کرده. الان نقطه قوت حزبالله همان پایگاه مردمی، امکانات نظامی، 100 هزار نفر نیروی رزمنده حزب الله است و فضای لبنان بعد از آن همه فشارهای سیاسی و تشکیل دولت از طرف آمریکا و حمایت عربستان باز هم شکست خوردند. یک سال پیش آنها میگفتند خلع سلاح این هفته حزبالله تمام شد، اما الان یک سال از آتش بس گذشت و هیچ خبری نیست ولی آنها اعتقاد دارند حزب الله الان قویتر شده و دوباره باید عملیات نظامی را شروع کنیم.
سوال: اینکه حزب الله خودش را ترمیم کرده این را به عنوان یک بهانه رژیم صهیونیستی دارد استفاده میکند که تجاوزگریهایش را به لبنان توجیه کند.
شمص: بالاخره در توافق آتش بس ربطی ندارد به اسرائیل که حزب الله خودش را بازسازی کند یا نکند. خانم ارتاگوس فرستاده آمریکا دو هفته قبل آمده لبنان با روسای سه گانه دیدار کرده با آقای نبیه بری رئیس پارلمان هم دیدار داشتند و گفت من پیش نتانیاهو بودم. یک هفته قبل به من گفت نگران هستم حزبالله خودش را بازسازی کرد و موشک از سوریه به ما میرسد و گفت شما فرصت یک ماهه دارید. اگر حزب الله خلع سلاح نشود ما جنگ را شروع میکنیم. نبیه بری رئیس پارلمان گفت: حزب الله خودش را بازسازی کرد که حقشان بود و این طبیعی است بعد از جنگ خودش را بازسازی کند، اما سلاح از خارج وارد نمیشود. از اسرائیل که نمیشود وارد کرد، از سوریه که مرز بسته است و ماهوارههای آمریکا آنجا دارند تصرف میکند، چرا اسرائیل را نمیزنند. پس برای حزب الله وارد نمیشود. خودشان در داخل، خودشان را بازسازی کردند. اسرائیل به بهانه نیاز ندارد هر وقت دلش میخواهد حمله میکند. همینطور که الان بعد از آتش بس روزانه حمله میکند جنگ تمام نشده. یعنی آتش بس یک ساله اعلام شد، اما هنوز آتش بس عملی نشد و اسرائیل دارد تجاوز میکند. این نقاط قوت حزب الله و پایگاه مردمی حزب الله هم اکثریت مردم لبنان مسلمانان سنی، قسمتی از دروزیها و علویها با حزب الله هستند. یک قسمت جناح آمریکا در لبنان از نظر رسانهای و سیاسی یک مقدار بیشتر حمایت شده. الان اگر آمریکا و اسرائیل قصد جنگ جدید علیه لبنان داشته باشند نتیجه همان است. از 67 روز جنگ زمینی نتوانستند به نتیجه برسند. حالا همه میدانند که هم آمریکا و اسرائیل برتری هوایی دارند و این جنگ 67 روزه اسرائیل فقط نبوده. اسرائیل با 10 کشور یعنی همکاری آمریکا و چند کشور اروپایی و کشورهای عربی همسو کردند یا کمک کردند و حمایت کردند حتی جنگندههای اف 16 آمریکا در عملیات هوایی علیه حزب الله شرکت کردند.
سوال: یاد شش ماه محاصره حزب الله در بلندیهای اقلیم تفاح افتادم فکر میکنم سال 1990 یا 91 میلادی بود. تقریباً عمده نیروهای رزمی حزب الله در بلندیهای اقلیم تفاح جنوب لبنان محاصره شدند و قرار بود کار حزب الله تمام شود. حالا معادلات آن زمان به این سمت داشت پیش میرفت که لااقل دیگر حزب الله حزب و جریان مقاومت قدرتمند نباشد و باید کارش به این شکل تمام شود و شش ماه محاصره خیلی سخت بود و این اتفاق نیفتاد. آقای دکتر فیروزکوهی اگر بخواهیم تجربه محاصره شش ماهه حزب الله را که آنها برایشان بسیار سخت گذشت با شرایط الان مقایسه کنیم که آمریکاییها تلاش میکنند محاصره همه جانبه بیسابقه را علیه اندیشه مقاومت و حزبالله و دیگران. یعنی ما داریم بحث حزبالله را مطرح میکنیم نیروهای مقاومت غیر حزب الله حتی غیر شیعه هستند. چه فلسطینی، چه لبنانی. حتی در میان مسیحیان، آمریکاییها وضعیتی که الان هستند موقعیت بهتری است و حزب الله سخت ترست. مقایسه آن شش محاصره تا الان را چطور میبینید؟
فیروزکوهی: 5 نکته راجع به همین مورد شما عرض میکنم. اولی این است که یک تفاوتی حتی جنگ 67 روزه با جنگ الان حزب الله. در جنگ 67 روزه حزب الله ابتکار عمل اولیه را نداشت. علتش این بود که وارد جنگی شد که خودش اول ابتدا به ساکن نمیخواست، ولی الان حزب الله دیگر آمادگی کاملی دارد برای چنین جنگی که یک سال هم این آمادگی را تمرین کرده است. آن را استراتژیستهای حریف به خوبی تحلیل میکنند و میفهمند و اتفاقا این فشار عمدهای که روی افکار عمومی میآورند ناشی همین است, والا در عرصه نظامی دشمن صهیونیستی غیر از کارهایی که هر روز میکند، چه کاری باید بکند، که تا حالا نکرده است، فرصت نیست باز نمیکنم، فقط اشاره میکنم.
نکته دوم این که حزب الله به درونی سازی قدرت پرداخته و قدرت حزب الله، درون زاست و رسیده است به جایی که میتواند روی پای خودش بایستد و همان طور که انصارالله یمن عمل کردند و بتواند در محاصره 360 درجهای بتواند توان رزمش خودش را بازسازی کند و سازمان رزمش را مجددا بازآرایی کند.
نکته سوم این است که حزب الله فقط جریان نظامی نیست و اتفاقا اتفاقات اخیر داخل لبنان به ویژه در یک سال گذشته که اشارهای شد به مراسم شهید سید و یا همان کشافهها و همان اتفاقات هر روز تکرار میشود، برای جریان غربی کاملا جا انداخته است که حزب الله جریان نظامی صرف نیست و عقبه سیاسی حزب الله بسیار قویتر از جریان نظامی حزب الله است. علتش را در مورد پنجم عرض میکنم.
نکته چهارم الان حس لبنانیها به سلاح حزب الله، سلاح گروه یا طائفه نیست. تقریبا تمام لبنانیها این سلاح را سلاح لبنان میدادند. همه را میگویم جامعه لبنان را میگویند نه آن جریان سیاسی معلوم الحال که در هر جامعهای هستند افرادی که نسبت به وطن حس درستی نیست، در لبنان هم است و در همه جا هم است، ولی قاطبه جامعه و اکثریت اجتماعی در لبنان، سلاح حزب الله یک سلاح طائفی نمیداند و آن را در سپهر سیاسی مسئولیت اجتماعی لبنان میداند و برای ارتش لبنان هم پشتوانه قوی است.
پنجمین علت فراگیری حزب الله برای جریان رقیب و دشمن، مخالفتش با انتخابات به شکل کنونی است. طرح گذاری انتخابات دیازپرایی یا افزودن وزن رای لبنانیهای خارج از لبنان دال بر این که آنها به خوبی متوجه شدند که لبنانیهای داخل لبنان به شدت موضع شان به جریان مقاومت اصلاح، تقویت و کمک کننده حزب الله شده است. برای این که بتوانند از این فاجعه جلوگیری کنند از نظر خودشان، رفتند دنبال نسخه انتخابات دیازپرایی که وزن رای لبنانیهای خارج از لبنان را بخواهند تشدید و تقویت کنند. خود این، گزاره پررنگی است که خود آن استراتژیست حریف به خوبی متوجه هستند که دارند منازعه را میبازند.
سوال: در شرایطی که هستیم، شاهد دو مدل یا دو نماد رفتاری هستیم، در فضای گروهها یا جریانهای سیاسی و مسلحی که اسلامی هستند یا منتسب به اسلام هستند یا این که مدعی اسلام هستند. فرقی نمیکند سنی باشد یا شیعه باشد. خیلی شفاف بگوییم، یک مدل، یک نماد حزب الله است، حماس است. جناح اسلامی فلسطین یا در منطقه لبنان، یمن و عراق و جاهای دیگر. مدل دوم، جریانهایی مثل داعش و توانسته است که نمادش امروز جولانی است. امروز ابومحمد جولانی 180 درجه برعکس اعتقادات یا ادعاهایی که مطرح میکرد. حتی در عمق اعتقادات اسلامی که مطرح میکرد، الان کاملا در چارچوب اهداف آمریکا و حتی از لحاظ شکلی و از لحاظ مظهر یا به شکلی که منصه ظهور دارد میرسد، پیوست به برنامه اسرائیل و آمریکاست. چرا در آن مدل، در آن نماد ما شاهد این ریزش عجیب و غریبی هستیم و این نماد ما شاهد صلابت و پایداری هستیم. آمریکا با تمام توان و ابزارهاش، آمریکا فقط الان نیست، شما ابزارهای مالی را حساب کنید. یعنی بین موافقت یا مخالفت، زمین تا آسمان تفاوت است. لااقل در مرحله اول، البته جالب است که خود ابومحمد جولانی وعدههایی که داده بودند، عمل نکردند. گفته بودند میلیونهای دلار به تو میدهیم و مشکلاتت را حل کنی، ولی الان محقق نشد. آمریکاییها با تمام توان فشار میآورند. دو هفته دیگر یک سال میشود از پایان. در واقع آغاز آتش بس میگذرد و هیچ یک از اهداف آمریکا در لبنان محقق نشد، در غزه هم هنوز اتفاق نیافتاده است.
فیروزکوهی: در مسئله جولانی در جریان جبهه التحریر با احرار الشام که هر دوتای شان در عملیات رعد عدوان حضور داشت، تفاوتی داشت. احرار الشامی به لحاظ ایدئولوژیک کار بسیار سنگین تری به نسبت به جبهه التحریر داشتند.
جبهه التحریر جریان جولانی، وزیر کشور و وزیر خارجه شان بودند، که تشکیلات امنیتی و سیاسی بودند که بیشتر توسط ترکیه، پشتیبانی میشدند. هم از نظر مالی، ولی جریان احرارالشام از حیث فکری کار میکرد و مطالعاتی داشت، الان آن الگوی دوم که در جریان مقاومت داشت، از این خط فکری دارند تبعیت میکنند. پیرو یک نظریه هستند که به آن نظریه میگویند نظریه تمکین استضعاف. میگویند در شرایطی که نمیتوانیم آن حکومت مطلوب دینی خودمان را اجرا کنیم باید برویم به سمت لائیسیته و سکولاریسم و علمانیت و ابایی ندارند. آقای جولانی به شدت نمادهای آرمان گرایی خودش را پررنگ نشان میدهد و سعی میکند نشان دهد که آدم آرمانی است، کاری ندارم که با عقبه خودش موفق شود یا نه.
ولی این امر ناظر بر فضای داخلی سوریه است. مردم سوریه به شدت مخالف جریاناتی هستند که بخواهد سختگیری کند از حیث معیشتی. مثل جریانهای تندرویی که قبلا در بخشی از جهان اسلام ظهور و بروز داشتند. از این جهت جولانی مجبور است به این عمل دست بزند. بارزترین مثال این که در حوزه اهل سنت به شدت هم بازتاب منفی داشت و علیه آقای جولانی هم تمام شد. این بود که به عربستان سعودی رفت ولی به حج نرفت. حج نرفتن برای آدمی که ادعای مذهبی دارد در اهل سنت، به شدت وحشتناک علیه او تبلیغ درست میشود و سوالهای و انغلطهایی برای او ایجاد شده است. نه این که در حوزه مذهب پاپس کشیدند و نمیتوانند آن شعارهایی که میدادند، علیه اسرائیل ابتدا آن شعارها را میدادند، الان ابایی ندارند. رئیس جمهور آمریکا میگوید من دارم تحریمهای سوریه را برمی دارم بنا به اصرارهای ترکیه و اسرائیل.
این نکته بسیارقابل تاملی است. اسرائیل هر روز جولان میدهد و اتفاقا تلویزیون رسمی سوریه و تلویزیونهای منتسب به گروههای جهادی هر روز جولانهای هر روز اسرائیل را در مناطق مرزی سوریه بازتاب میدهند و از آن به شدت به عنوان جریان ضدملی از آن یاد میشود و جولانی هیچ موضعی را نمیتواند بگیرد. در قالب استضعاف از آن یاد میکنند. میگوید ما، چون توانش نداریم، به همین خاطر میتوانیم. الان عدول میکنیم و بعدا هر وقت قدرتش را داشتیم میرویم سروقت اینها، یا مثل همان داعش میگفت دشمن دور و دشمن نزدیک که پیگیری میکرد.
سوال: جلسه جولانی با ترامپ پایان یافت. آمد بیرون و اظهار نظری هم نکرد. مشخص نشده که آن توافقی که ترامپ گفته بین سوریه و اسرائیل اعلام خواهد شد، چه میشود؟
فیروزکوهی: این توافق دوسر باخت است برای جولانی. چه بخواهد عضو شود در این توافق، عضو نودم مبارزه با داعش شود که بخش مهمی از عقبه اجتماعی خودش را تخریب میکند، چه بخواهد عضو نشود که تحت فشار قرار خواهد گرفت از سوی آمریکاییها و عملا آن حق تنازع پررنگتر میشود. دیدید داعش علیه جولانی بیانیه داد و به نوعی تکفیرش کرد. در وضعیت کنونی سوریه، چهار جریان متعارض با هم رقابت طاقت فرسایی دارند که به هیچ عنوان نمیشود اینها را جوش داد و از طریق تعامل صرف سیاسی قضیه را حل کرد. بلاخره هر چقدر لاپوشانی کنند یک جایی بروز میکند. تعارض ترکی، با اسرائیلی، با روسی و با آمریکایی، هر کدام در جایی منازعه شان به سرحد نزاع جدی خواهد کشید. الان جوری وصله پینه میکنند که یک جوری سرهمش کنند. با وجود وعدههایی مثل بیست و هشت میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی که آقای جولانی از آن حرف میزند، یک دلار وقتی آقای جولانی صحبت میکند، که اقتصاد فشل سوریه را تکان میدهد، ولی یک دلار در عرصه اجتماعی دست مردم نیست و نارساییهای حقوق، انرژی، نارضایتیهای اجتماعی برای گران کردن برق و نظایر اینها مشاهده میکنیم که جولانی فقط دارد شعار میدهد و بقیه مؤتلفینش هم دارند شعار درمانی میکنند. واقعیت این است که ایشان فکر میکند که از طریق آمریکاییها و از طریق شکستن قانون قیصر، شکستن تحریم سوریه، تزریق مالی برای اقتصاد سوریه کند که بتواند جا پایی برای خودش درست کند. جولانی این قدرت را حس نمیکند، قالب بدنه دولت مقتدر خودش را و وزرای سیاسی اش را از جریان ادلب میچیند و عمده تمرکزش هنوز روی ادلب است. ناظر بر این که خیلی در دمشق جاپای ثابت حس نمیکند و این نکته قابل تاملی است.
سوال: بحث سوریه خیلی پیچیده است و جالب این است که در معادلات بین دو گیومه، گروههایی که به اسم جهاد آمدند در سوریه، مدل شیخ عزالدین قسام، آن جا ایجاد نشد. شیخ عزالدین قسام که شخصیت بارز انقلاب فلسطین است، شهروند سوری است. از منطقه ساحلی جبله سوریه رفت فلسطین اشغالی و آن جا جنگید و به شهادت رسید و الان حماس هم به نام این شهید گردانهای نظامی خودش را نامگذاری کرد. گردانهای قسام، بعد در اتفاقاتی در سوریه افتاد در چهارده، پانزده سال اخیر، الان برخی گروههای مسلحی که در سوریه هستند، برخی نمادهای تحت عنوان جهادی الان دچار دگراندیشی شدند با توجه به اتفاقاتی که افتاد و فهمیدند که اینها در فضای غیر صحیحی بودند و این به هر حال این اتفاقاتی که در سوریه میافتد، بعدها ممکن است باعث شود که اینها به مدل حماس نزدیک شوند. حماس مقاومت فلسطین، نه حماسی که بخشی از حماس در قضیه سوریه وارد این فتنه داخلی شد. در بحث لبنان الان اگر جنگ شود در لبنان، وقت مان دارد تمام میشود، به نظر شما این جنگ چگونه خواهد بود؟
شمص: سفیر پیشین آمریکا در دمشق آقای فورد در مصاحبه تلویزیونی گفت: احمدالشرع را من آوردم و با ایشان دیدار داشتم و گفتم ایشان را آماده کنید برای بعد. آمریکا را خودشان آماده کردند. احمدالشرع جولانی که به قدرت برسد و روز بعد مزدور آمریکا در سوریه باشد. در جنگ علیه لبنان تصور من در آن جنگ گسترده و تمام عیار نیست. حملات سنگین، حملات سنگین گسترده هوایی وشاید بعضی عملیات زمینی.
سوال: یعنی حزب الله زمین را حفظ میکند، زمان را مدیریت میکند، اما ما به احتمال حمله هوایی گسترده روبه رو هستیم.
شمص: مخصوصا حزب الله بعد از جنگ 67 روزه در این یک سال خودش را بازسازی کرده، به خصوص فرماندهی و کنترل که خلائی در آنها ایجاد شد. در جنگ 67 روزه و الان رفع شده است این خلاء و الان توقع این که اسرائیل حملات زمینی کند، به نفع شان نیست، چون هزینه زیاد خواهد داشت. امکان ورودشان شاید باشد در جنوب یا شرق لبنان از طریق سوریه، اما هزینه شان خیلی زیاد خواهد بود. اما آن حمله آن سفرای آمریکا و اروپایی و فرستاده مصر سرلشکر رشاد که آنها میگویند حمله اسرائیل به لبنان، نه حمله گسترده، منظور حملات گسترده هوایی، احتمال ترور شخصیتهای سیاسی نه فقط نظامی که بتوانند مردم لبنان را بترسانند. اما حملات زمینی خیلی بعیدست مگر برخی از عملیات ویژه زمینی در ناقوره یا در شرق لبنان، یک حملات هلی بردی، اما حملات زمینی خیلی برای شان هزینه برمی دارد.
سوال: مذاکرات سیاسی میان لبنان و رژیم صهیونیستی انجام خواهد شد؟
شمص: خانم اورتگاس در دیداری با آقای نبی بری همین هفته این را در خواست کرده است. گفت: مذاکرات را شروع میکنیم. ایشان گفت: مذاکرات است. الان کمیته مکانیزم، همان کمیته اشراف بر آتش بس. آمریکا و فرانسه، ارتش و دولت لبنان در آن حضور دارند و خود اورتگاس آن را مدیریت میکند. گفت: همه هستند، بعد اورتگاس گفت: مذاکرات در آن باید غیرنظامی باشد. گفت: ما غیر نظامی هم میفرستیم، اما آمریکا و اسرائیل مذاکره برای تسلیم میخواهد نه برای سازش. رئیس جمهور لبنان امروز در بلغارستان اعلام کرد که ما مذاکرات میخواهیم و شروع میکنیم، ولی نتانیاهو گفت: من می خواهم مذاکره با حزب الله و عمل کنم. یعنی مذاکره با دولت آنها فایده ندارد اگر مقاومت دست شان باشد، آنها نبودند و حزب الله در بیانیه خودش بیان کرد هفته قبل که ما مخالف مذاکرات با اسرائیل هستیم. چون اسرائیل مذاکره نمیخواهد، بعد از این آتش بس عملی شود و اسرائیل تجاوزاتش را متوقف کند. ما صحبت میکنیم، ولی غیر مستقیم، مذاکرات مسقیم قبول نمیکنند.
سوال: مذاکرات غیر مستقیم برای تثبیت خط مرزی.
شمص: اما با این اسرائیل تجاوز میکند، حزب الله مخالفت جدی با مذاکره با آمریکا چه مسقیم و چه غیر مستقیم میکند.
سوال: به خوبی مشخص است که آمریکاییها به دنبال تغییر قانون انتخابات لبنان هستند، تا بتوانند انتخابات پارلمانی لبنان در ماه میسال آینده میلادی را مهندسی کنند. آیا این انتخابات برگزار خواهد شد اصلا با این روندی که پیش میرویم؟
شمص: فضای عمومی لبنان، هر چه جریان آمریکا مخالفت دارد با قانون انتخابات و تلاش میکنند که انتخابات عقب بیاندازند، ولی رئیس پارلمان انتخابات سروقتش میخواهد، رئیس جمهور سر وقت شان میخواهد. پس انتخابات سر وقتش انجام خواهد شد. قانون انتخابات الان دارد بررسی میشود و بعید میدانم و مقاومت اجازه ندهد. همان طور که آقای دکتر فیروزکوهی اشاره کردند، این که بیایند لبنانیهای مقیم خارج استفاده کنند برای این که افکار عمومی در لبنان تاثیر بگذارد بر انتخابات بعیدست به یک جا برسد. فکر میکنم انتخابات در ماه می آینده، یعنی شش ماه آینده برگزار میشود و پایگاه مردمی حزب الله دارد ثابت میشود، که هنوز ضعیف نشده در حالی که محکمتر هم شده است.
سوال: به نظر شما آقای فیروزکوهی فضای سیاسی لبنان همگام با کشورهای نظامی و حتی ممکن است مسائل امنیتی هم پیش بیاید، به سمت تثبیت پیروزی مقاومت در این جا پیش میرود، یا نه فشارهای بیشتر شاهد شرایط خیلی خاص باشیم. جنگ گسترده از سوی اسرائیل، حتی جولانی و از سوی دمشق، فضا ر اچطور میبینید؟
فیروزکوهی: اسرائیل چرا قادرست در سوریه تا جوار دمشق پیش برود ولی چرا در لبنان نمیآید؟ مثلا تا بیروت، خوب اسرائیل که تابع هیچ نوع عهد و مقررات و قوانین بین المللی و اینها نیست. چون چیزی را میبیند و میفهمد که نمیتواند. این یک نکته بسیار بسیار مهمی است که باید توجه کنیم. برخلاف این فضاسازی رسانهای که جریان آمریکایی در لبنان و در منطقه انجام میدهند، اینها میفهمند که فعال مایشاء نیستند و نمیتوانند اراده خودشان را تحمیل کنند و قدرت تمام کنندگی ندارند و آن عامل را به خوبی میفهمند و برای این است که در حوزه کاربست نیروی نظامی دست به عصا هستند. مطلب بعدی هم این است که در شرایط کنونی وضعیت و ادامه آن قطعا به نفع مقاومت است. چرا که جریان مقاومت، حزب الله لبنان را در مقاومت تنها نخواهد گذاشت. اصلا هیچ گزینه دیگری برای جریان مقاومت جز دفاع از حیثیت، موجودیت و توانمندی این گروه به شدت توانمند وجود ندارد. لذا باید دفاع کنند و این دفاع هم دفاع حیاتی و بقایی است و به نظر من به نفع جامعه لبنان هم بیشتر از اینها خواهد بود.