چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۴

سیاسی

استبداد در محاصره مردم؛

روایتی کوتاه از تظاهراتی بزرگ در ۱۹ و ۲۰ آذرماه ۵۷

روایتی کوتاه از تظاهراتی بزرگ در ۱۹ و ۲۰ آذرماه ۵۷
خبر یزد - مردم انقلابی با الهام از قیام امام حسین (ع) در روز‌های تاسوعا و عاشورای حسینی سال ۱۳۵۷ به میدان آمدند و با راه اندازی راهپیمایی عظیم، زمینه ساز پایان رژیم پهلوی شدند.
  بزرگنمايي:

خبر یزد - مردم انقلابی با الهام از قیام امام حسین (ع) در روز‌های تاسوعا و عاشورای حسینی سال 1357 به میدان آمدند و با راه اندازی راهپیمایی عظیم، زمینه ساز پایان رژیم پهلوی شدند.

خبر یزد


به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ؛ روز‌های نوزدهم و بیستم آذر ماه 1357 مصادف با تاسوعا و عاشورای حسینی، جهان شاهد خیزشی عظیم در ایران اسلامی بود. در این دو روز، خیابان‌های شهر‌های ایران به ویژه تهران، صحنه تظاهراتی با شکوه و بی سابقه بود. در تقویم انقلاب اسلامی نباید این دو روز را صرفا به عنوان بستری تاریخی برای برگزاری یک تظاهرات سیاسی دید، بلکه باید آن را به مثابه نقطه عطف گفتمانی تحلیل کرد؛ در این روز‌ها مردم انقلابی با الهام از قیام امام حسین (ع) به میدان آمدند و این لحظه‌ای بود که گفتمان انقلابی - مذهبی فضای سیاسی ایران را به تسخیر خود در آورد و گزینه‌های دیگر را از چپ تا راست به حاشیه راند.
در آن تاریخ، رژیم پهلوی آخرین روز‌های حیات خود را سپری می‌کرد. او با بحران مشروعیت رو به رو شده بود. سرکوب‌های رژیم و تظاهرات و اعتصابات مردم فضای سیاسی و اقتصادی کشور را به زیر سایه التهاب کشیده بود. خروج امام خمینی (ره) از عراق به فرانسه نیز کنترل اوضاع را برای رژیم سخت‌تر کرده بود. دولت نظامی ازهاری هم که با دستور محمد رضا پهلوی و حمایت آمریکایی‌ها برای ارعاب انقلابی‌ها و سرکوب حرکت‌های مردمی روی کار آمده بود، قادر به کنترل اوضاع نبود. تظاهرات تاسوعا و عاشورا در چنین بستری شکل گرفت و تبدیل به یکی از بزرگترین گردهمایی‌های اعتراضی در تاریخ ایران شد.
جمعیت میلیونی شرکت کننده با در دست گرفتن پرچم‌های سیاه عزا، صحنه‌ای خلق کردند که پایان سلطنت پهلوی را نوید می‌داد. جمعیت برای اولین بار در آن مقیاس بزرگ فریاد «مرگ بر شاه» را سر داد.
شاه خود نیز ناظر این صحنه‌ها بود. ارتشبد حسین فردوست در خاطرات خود ماجرای آن روز را این گونه شرح داده است: تظاهرات عظیم تاسوعا و عاشورا پیش آمد و محمدرضا و ازهاری با هلیکوپتر تمام سطح شهر را بازدید کردند. محمدرضا خطاب به ازهاری گفت: «همه‌ی خیابان‌ها مملو از جمعیت است، پس موافقین من کجا هستند؟» و ازهاری پاسخ داد: «در خانه‌هایشان!». آخرین امید محمدرضا به یأس تبدیل شد و گفت: «پس فایده‌ی ماندن من در این مملکت چیست؟» و ازهاری پاسخ داد: «این بسته به نظر خودتان است».
محمدرضا در آن لحظات خود را باخته بود. او اکنون خود را کاملا تنها و در بن بست می‌دید. فرار او در دی ماه نیز واکنشی به خروج از این بن بست بود. حضور این جمعیت همه را دچار شگفتی کرده بود. آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلیس در کتاب غرور و سقوط خود صحنه‌های حضور مردم را این گونه توصیف کرده است: «راه‌پیمائی تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت و انضباط و یکپارچگی نمونه و بی‌سابقه بود. سفارت انگلیس که در مرکز تهران واقع شده مشرف بر خیابان فردوسی است که یکی از راه‌های اصلی عبور راهپیمایان از جنوب شهر به طرف میدان شهیاد (آزادی فعلی) در پنج مایلی شهر می‌باشد. هر دو روز از ساعت 9 صبح تا وقت ناهار من در پشت پنجره اطاق خود صفوف راهپیمایانی را که از خیابان فردوسی می‌گذشتند، نظاره می‌کردم. در مدت سه تا چهار ساعت عرض این خیابان و پیاده رو‌ها مملو از جمعیتی بود که برای پیوستن به صفوف سایر راهپیمایان در حرکت بودند و سیل جمعیت تا آن جائی که چشم کار می‌کرد موج می‌زد. این خیابان فقط یکی از مسیر‌های راهپیمائی بود و من ارقام یک میلیون تا یک میلیون و پانصد هزار نفر جمعیت را که در باره‌ی تعداد شرکت کنندگان در این راهپیمائی منتشر شد اغراق آمیز نمی‌دانم. بیشتر راهپیمایان کسبه و بازاریان و افراد متوسط و بسیاری از آنها از زن و مرد خوش لباس و مرتب بودند... منظره آن روز را هرگز فراموش نمی‌کنم».
بنابراین حضور میلیونی مردم در این تظاهرات نقشی اثرگذار و مهم در سقوط رژیم پهلوی داشت. این تظاهرات نخست، نمایش عینی قدرت مردمی و اتحاد بی نظیر اقشار مختلف جامعه در زیر پرچم اسلام و به رهبری مرجعیت دینی بود. دوم، به جهانیان نشان داد که اعتراضات ایران صرفاً سیاسی نبوده، بلکه ریشه در باور‌های عمیق مذهبی دارد. سوم، آخرین تلاش‌های رژیم برای ارائه چهره‌ای اصلاح گر را بی اثر ساخت. چهارم، روحیه رژیم و حامیانش را در هم شکست و به نیرو‌های انقلابی اطمینان داد که پیروزی نزدیک است.
رژیم پهلوی برای بقا نیازمند حفظ حداقلی از مشروعیت در افکار عمومی داخلی و جامعه بین الملل بود. اما این تظاهرات موجب فرسایش مشروعیت ادعایی رژیم شد. شاه، ارتش و همه حامیان داخلی و خارجی رژیم دانستند که پایگاه اجتماعی پهلوی نزدیک به صفر رسیده و هر گونه ورود برای سرکوب مردم به معنای درگیر شدن در یک جنگ بزرگ داخلی است که یک سوی آن عموم مردم با باور‌های عمیق مذهبی هستند.
پیامد‌های این واقعه تاریخی بلافاصله آشکار شد. تنها یک ماه بعد، شاه ایران را ترک کرد و کمتر از یک ماه پس از خروج او، امام خمینی (ره) پس از سال‌ها تبعید به کشور بازگشت؛ بنابراین تظاهرات تاسوعا و عاشورای 1357 به مثابه نقطه عطفی در مسیر انقلاب اسلامی بود که پس از آن، روند سقوط رژیم شاه شتابی فزاینده گرفت.
این رویداد به خوبی نشان داد که چگونه باور‌ها و نماد‌های شیعی می‌توانند به عاملی برای بسیج مردمی تبدیل شوند. الهام گیری از قیام عاشورا به مردم انقلابی ایران این جسارت را داد که بدون ترس در برابر ظلم ایستادگی کنند. این پیوند ناگسستنی بین انقلاب اسلامی و عاشورا، بعد‌ها نیز در فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی ایران تداوم یافت و آثار آن در بسیاری از حوادث پس از انقلاب هویدا شد؛ مقاومت 8 ساله در روز‌های دفاع مقدس و ایستادگی در جنگ تحمیلی 12 روزه در برابر آمریکا، رژیم صهیونی و حامیان آنها تنها جلوه‌ای از تجلی فرهنگ عاشورایی در میان ایرانیان است.
نویسنده و پژوهشگر: عباس کریمیان


نظرات شما